حوصله ی زمین سر رفته است از ترانه هایی که
در دل شاعران مرده
به خواب سکوت رفته اند
بگوکه همه ی این سالها را کجا بوده ای که حتی
به خواب ماهی ها هم نمی آمدی
مادرم می گفت
پیراهن هایت همه
بوی عطر آشنایی می دهند
سرم را پایین می گیرم
یادم می آید امروز روز تولد بهار نارنج های باغچه ی کودکی امان است...