خوب حالا.تو که نباید به روی خودت بیاری.
بابا پژمانم فردا میپرسه چیو زدی تو کار مخفی کاری........
آخیییییییییی.خیلی گناه داری.خوب برو بگی بخواب.....
در حال دوییدن که آدم خوابش نمیبره.....خوب شایدم ببره.شما ورزشکارا لمش دستتونه....خوب میدوییدی که بگیری بخوابی بعدش دیگه....اینجوری بی خوابی نزنه به...
امیدوارم همیشه خوب باشی......
به اینجا؟اینجا کجاس؟من کیم؟تو چی میگی؟
چرا؟از کی ندوییدی؟بابا تو که ورزشکاری.......اقلاً روزی یکی دو ساعت رو که باید بدویی.......
الان ندوییدی انرژی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
وای بابا پژمانم میکشتم.....
تونی..... تونی....... تونی (یادت باشه ها لرد کبیر!)
عزیزم....
بازم برات از خدا طلب صبر میکنم.
امیدوارم دعاهای پدر و مادر مهربونت همیشه همراه و پشتیبانت باشه که همینطور هم هست......
بهترینها رو از خدا براتون آرزو میکنم......
ممنونم.مرسی.جاش که خیلی خالیه.
قلاده اش هم پیشم جا مونده راستی.تازه پیداش کردم......
آره شاید به قول شما به نفع هر دومون باشه........
آها.خیالم راحت شد،پس منظورش این بوده........
چشم بهش میگم.خودشم از روز اول اینو میدونست....
شرمنده یه کار فوری پیش اومده بود صب که باید میرفتم.بی خدافظی...
ای قربونه بابای خوبم برم من..........
مرسی بابایی.
من خودم میدونم چقدر اذیتتون کردم در تمام طول این سالها.
هم برام پدر بودید هم مادر..........
ممنونم.بابت همه چی ممنونم....