نتایح جستجو

گفتمش بی تو چه می باید کرد عکس رخساره ی ماهش را داد گفتمش همدم شبهایم کو تاری از زلف سیاهش را داد وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد

:gol::gol::gol::heart::gol::gol::gol:

اخه بابایی بازنشست شده واسه همین به مامانی کمک میکنه تو خونه تازه ندیدی ظرف هم میشوره :دی منم هستم فردا باید برم سر کلاس بعدشم بعدظهر برم لباس عید بخرم :دی

خواهش میکنم شما به من خیلی لطف دارین انشالله بتونم دوست خوبی براتون بمونم تینا خانومی موفق باشین:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

شما سروری فرزاد خان ولی ما نقشه برداریم صفحه ستون تا حالا نذاشتیم ولی یاد میگیرم برات میزارم داداشی من:D

خوشحالم که بهت خوش میگذره اره منم کمک نکنم بابایی کمک میکنه :دی :دی تو چی چقدر به مامان کمک کردی تو خونه تکونی نکنه بجای کمک هر روز میری خرید؟؟؟:heart:

ممنونمممممممم ننه تو رو حقت رو خوردن ها:دی پس کی میخوان تو رو کاربر فعال کننت نکنه میخوان سورپرایزت کنن و بزارنت مدیر به مناسبت عید:D

مگه شعر هم میگین شما؟:)نه خواهش میکنم مزاحم نمیشم فردا باید برین کوهنوردی خواب میمونین

مــن کشــف کـرده ام! کہ بُعــد چہارم جہان درچشمــانِ تــو نہفتــہ اســت... ودریچــہ ے نگاهــت تونلے ــسـت از زمــان ٰ کہ هـم رویــا در آن تعبیــر مے شود وهــم پرتگاهے ــسـت بہ مبــدا مختصــات دیــوانگے

سلام قربونت تو چطوری؟ خوبی خوش میگذره؟ خواهش میکنم نظر لطفتهههههههه مــن کشــف کـرده ام! کہ بُعــد چہارم جہان درچشمــانِ تــو نہفتــہ اســت... ودریچــہ ے نگاهــت تونلے ــسـت از زمــان ٰ کہ هـم رویــا در آن تعبیــر مے شود وهــم پرتگاهے ــسـت بہ مبــدا مختصــات دیــوانگے

چه خوب پس حسابی بهت خوش میگذره دوستان بجای ما خوش بگذرونن انگار به ما خوش گذشته دوست جونم شبتون خوش خوب بخوابین تینا خانومی عزیز

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد میخواهے کودکـــ باشے کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد و آسودهـ اَشک مے ریزد بُــزُرگــــ کهـ باشے بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد میخواهے کودکـــ باشے کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد و آسودهـ اَشک مے ریزد بُــزُرگــــ کهـ باشے بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد میخواهے کودکـــ باشے کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد و آسودهـ اَشک مے ریزد بُــزُرگــــ کهـ باشے بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے

اره تازه اومدم تینا خانومی

خواهش میکنم فرزاد جان من نوکرتم

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد میخواهے کودکـــ باشے کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد و آسودهـ اَشک مے ریزد بُــزُرگــــ کهـ باشے بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے

خدایا ” مرا دست بگیر و ببر… پیش از آنکه مردم مرا سردست در کوچه ها ببرند . . . پروردگارا شرمسارم از این همه ریا و دقل بازی دلهایی که نور تورا ندیده اند اما زبان و ظاهر آنها تو را فریاد می زند . اگر کسی یه گناه من بداند با من نمیماند. اما من چه خدای خوبی دارم که میداند.میماند.میپوشاند.میبخشد...

بگذار سر به سينه من تا كه بشنوي آهنگ اشتياق دلي دردمند را شايد كه پيش ازين نپسندي به كار عشق آزار اين رميده سر در كمند را بگذار سر به سينه من تا بگويمت اندوه چيست عشق كدامست غم كجاست بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان عمري است در هواي تو از آشيان جداست دلتنگم آن چنان كه اگر ببينمت به كام خواهم كه...

بگذار سر به سينه من تا كه بشنوي آهنگ اشتياق دلي دردمند را شايد كه پيش ازين نپسندي به كار عشق آزار اين رميده سر در كمند را بگذار سر به سينه من تا بگويمت اندوه چيست عشق كدامست غم كجاست بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان عمري است در هواي تو از آشيان جداست دلتنگم آن چنان كه اگر ببينمت به كام خواهم كه...