نتایح جستجو

سلام جیجرم قربون بوسات برم ... یه عالمه بوس بهت پس میدم

من از عشق خودم گذشتم امیر...اما لطف بزرگی در حق تو کردم ادامه ی زندگیت رو تا آخر عمر مدیون من خواهی بود که پیشنهادت رو قبول نکردم

خب بابا منم تا عصر خبر میدم امروز همه ی برنامه هام بهم ریخته به محض اینکه هماهنگ شد بهت خبر میدم

نیاز نیست بکشیش یه خبطی کرد خودش پشیمونِ

منم باید با مامان اینا هماهنگ کنم البته به فرناز میگم عصر بیاد تهران که اگه اوکی شد با هم باشیم منم تا شب خبر میدم

سلام عزیزم خوبی؟؟؟؟؟ مامان بهتره؟

اوکی.... دارمت برادر حلللله

به جای این کارات برو رخت و لباس مهمونی امشبتو آماده کن نمی خوی که احیاناً مامان رو بندازم به جونت .... می خوای؟

کدوم زری؟

http://www.www.www.iran-eng.ir/showpost.php?p=2039999&postcount=48

سرمد جان من به تو افتخار می کنم. دستت درد نکنه! از این به بعد فقط لطف کن و در و محکم تر ببند. اقتدار مردونه رو نشون بده برادر. کارت درسته. من ازت حمایت می کنم. روی من می تونه حساب کنی. می تونی 19

من خیلی دست و دلبازم پژمان خان امیر رو دو دست تقدسم می کنم به زهرا و یا هرکس دیگه ای که خواست

من همیشه مدافع حقوق خانوم ها هستم اگه زودتر گفته بودی توی نمایشگاه دونه دونه موهاشو با موچین می کندم یا ....موهای کله شو وکس میکردیم

آقا هم منو دیر پیدا کرد خودش بارها بار گفته حسودیت شد؟ می خوای یکیو هم برای تو دیر پیدا کنم؟

بیخود این روابط خانوادگی رو بهم نریز من زن امیر نمیشم

می خوای جفتتون رو بریم ببندیم به ضریح امامزاده تا مراد دل حاصل گردد؟

هی این دهن منو باز نکناااااااااا.... بلاخره که من خواهر تو هستم ...پس سایه مامانِ من هم میشه

من قصد حضور نداشتم...محض اطلاع دوستان حضور پیدا کننده پرسیدم ما آقامون (همونی که دیر پیداش کردم) اجازه نمیده که بریم

پژمان می تونی همه ی پیغام هاتو یه باره بفرستی و هی اینقدر دق به دل من نکنی چقذه دلم هوای امامزاده کرده