نتایح جستجو
-
تنهایی هم و این روح زخم خورده که هنوز در پی کسی ، چیزی، حسی ... می گردد . نه گمانم که دیگر...
تنهایی هم و این روح زخم خورده که هنوز در پی کسی ، چیزی، حسی ... می گردد . نه گمانم که دیگر در روزهای باقی، چیزی بیابم که فرقی بگذارد بین روزهایم... می گویند هیچ چیز همیشگی نیست .. می گویم : هیچ زخمی همیشه تنت را نمی آزارد اما خاطره اش همیشه آشفته ات می کند و این آشفتگی همان همیشگی ست- arash jon
- ارسال پروفایل
-
چه کسی رو
راستشو بگمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم آرشووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو -
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
عجب آدمی هستیا کادو نداده کیک میخوای اااااااااااااااااااااااااااااااا نمیدم تا ندی
عجب آدمی هستیا کادو نداده کیک میخوای اااااااااااااااااااااااااااااااا نمیدم تا ندی- arash jon
- ارسال پروفایل
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن برگ و پاييز باد و...- arash jon
- ارسال پروفایل
-
-
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من...
ديگه من خسته شدم من از اين روزا از اين شباي تاريک و از اين غروب دلگير ديگه من خسته شدم ديگه دستا واسه من صميمي نيستن من از اين چشا مي ترسم تو وجودم يه چيزي شبيه احساس گناهه تو گلوم يه بغض سنگين تو نگام يه دنيا رازه با کي من حرف بزنم همه رفتن...- arash jon
- ارسال پروفایل