منم که بی بهانه می ایستم . که گر می گیرم و آغوش باز می کنم . که یک بوسه طلب می کنم . آری این من هستم ، انسانی که می خواهد ، دوست می دارد و عشق می ورزد. نه نمی گویم بر پرواز روحم ... بر زمانی که اگر رفت ... بازگشت نخواهد داشت .
منم که بی بهانه می گریم . می رقصم . می خوانم ...
رویا از گوشه ی چشمم...