بگشا نقاب از رخ باد بهاران
شد طرف چمن بزمگه باده گساران
شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند
رو سوی تماشای چمن لاله عذارن
در موسم گل توبه ز می دیر نپاید
گشتند در این باغ و گذشتند هزاران
بین غنچه نشکفته کهآورد به سویت
سربسته پیامی ز دل سینه فگاران...
بگشا نقاب از رخ باد بهاران
شد طرف چمن بزمگه باده گساران
شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند
رو سوی تماشای چمن لاله عذارن
در موسم گل توبه ز می دیر نپاید
گشتند در این باغ و گذشتند هزاران
بین غنچه نشکفته کهآورد به سویت
سربسته پیامی ز دل سینه فگاران...
نیازم دیگر نه آغوشت است نه دستانت نه لبانت نه گیس سیاهت و نه چشم خمارت....
با یک فنجان سکوت تلخ و پاکتی سیگار
فرو میبرم حماقتم را که دوستت داشتم..[IMG]
مسال هم تموم شد دل تنها
دوباره تکرارو تکرار شبها
تا بوده این بوده دل تنها
سال نوت مبارک ای دل تنها
میدونم تنهایی میدونم دلتنگی میدونم نازکم تو تحمل کن
زندگی امیده سایه تردیده سرنوشت این بوده گله کمتر کن
[IMG]