دل من رسوا شد
دل من رسوا شد
رفتي و همه پرسيدند
چرا ؟
خواستم برايت آبرويي بخرم
سپري گشتم براي انتقاد
همه گفتند كه بي احساسم
همه گفتند ترا رنجاندم
همه گفتند نداني كه چه بايد بكني
دل من رسوا شد
باز مي ترسيدم
نكند كسي ترا ملامت بكند
پس به پيش افتادم
روي اين خار ملامت رفتم
زخم برداشت دلم...