وااااای آبجی سکرتم هم اومددد!!!!
دیگه داشتم دغ میکردم خیلی خوش اومدی آبجی!!
[IMG]
خوشحالم که خودت منو شناختی
واقعا به تو میشه گفت یه آبجی واقعی!!
بازم مقسی، اصلا هم دیر نیست تو هر وقت بیای و تبریک بگی بازم دیر نیست مثلا اگه یه سال دیگه هم میومدی میگفتی بازم دیر نبود... :gol:
[IMG]
eeee حمید ببین داره بارون میاد برو تا بند نیومده :دی
دیگه دیگه چندتایی شون رو میشناسمشون :دی مث مهشید، فرح و ...
آخه مذکر هم شد ژیگرررر (من خودم هم میدونم که تو چقد گلی و اصلا با ژیگراای مونث کاری نداری :دی)
همون عطر رو استفاده کن انشالله که خیر میبینی!!
منم خیلی خوشحال شدم دیدمت (شبت بخیر...
چه خوش اشتها فقط چند سی سی!!
این برو بچ تو هم منو کشتن به خدا (فک کنم دیگه میشناسمشون :دی)
ای ناقلا پس تلاشت رو بیشتر کن تا این ژیگراااا واست خاطره نشن :دی
خب پس من هر هفته یادآوری میکنم که حموم رفتی یا نه (فکرش رو بکن اگه جزام بگیری :دی)
همیشه یه شیشه عطر با خودت داشته باش خونواده هم شک نمیکنن...
بیا تموم خونم مال تو، قربون دستت یه کم هم واسه اون خون آشام دیگه (ستایش :دی) هم نگه دار :دی
از ترس تو رفتم اسمم عوض کردم دیگه :دی
انشالله زودتر تموم میشه و همه ش واست خاطره میشه..
بازم خدا رو شکر که جزام نداری اگه داشتی که کلات پس معرکه بود :دی
هر کارت هم بکنن بازم همون گلابو میزنی!! خوبه حالا...