روزی اگر به سراغ من آمد به او بگو :من خوب می شناختمش...
نامت چو آوازی همِشه بر لب او بود...
...حتی زمان مرگ
آن لحظه های پر از درد و غم و غروب...
آن بیقرار عشق
...چشم انتظار دیدن رویت نشسته بود...
روزی اگر سراغ من آمد به او بگو ...شب در میان تاریکی در نور مهتاب
هر روز در درخشش...