خسته ام از هجر،عذابم مده
عاشقم ، از عشق نشانم مده
خاک طرب ریخته شد بر سرم
ای ملک الموت امانم مده
بی تو عزیزا چه کنم جان من
جان بستان راحت جانم مده
مست می و در به در کوچه ها
این دو سه پیمانه مدامم مده
بر سر کوی تو چو راهم فتد
چهره ی زیبا تو نشانم مده
شیوه چشمت بشد...