نمی دانم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد
بدست کودکی گستاخ وبازیگوش
واو هر دم نوای خویش را درآن بنوازد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدینسان بشکند در من سکوت مر گبارم را