یه حال غریبیم،نگرانم ازین بابت که نکنه تصمیمم اشتباه بوده و خوشحالم ازین بابت که یازده ساله دنبال رسیدن این روزها هستم و بلاخره رسیدم.با جمع کردن هر وسیله یه بغض ریز دارم.این خونه برام پر از خاطرات خوبه، 7 سال اینجا واقعا زندگی کردم و نگرانم از اینکه آیا خونهی جدید هم همین کیفیت زندگی رو خواهم داشت؟تا یک ماه دیگه خیلی چیزها تغییر میکنه،میدونم زمان میبره تا تغییرات رو بپذیریم،امیدوارم همه چی خوب پیش بره.