تـنهایی درد دارد و فـریادها حرف
حـرف هایی که میخواهی بزنی
امـا این ” بـغض ” چنان گلویت را می فشارد که ترجیح میدهی لال شـوی . . .
مـن لـباس تـنهایی را به سـلیقه ی خود بر تـن کرده ام !
و زمـانی آن را در می آورم
که یک قـلب صاف و زلال در انـتظارم بـاشد . . .
آری تنهایی , گاهی می ارزد به خیلی چیزها . . .