خو امروز درس خوندم خواهر زاده هامم اینجا بودن الان از زندگی بیزارم خخخخ اینقدر اذیت کردن خخخ دیگه حال هیچ مطلبی رو ندارم-البته بگم به این تاپیکت سر زده بودم قبلا
خخخخخخخخ اره دیگه تازه نقاشی ساختمونم انجام دادم با دوستم خخخخ اینقدر بتونه کشیمون عالی بود که مسئ.ل کتابخونه اومده بود میگفت میاید کتابخونه رو هم رنگ کنید خخخ
نه خخخ نامحرم چیه توام که مث اونا حساس شدی خخخ-ببین دخترا اصلا حساسن خخخ منظورش به بچه ها بود توکه هرشب اینجا با مایی ماهم پیش تو راحتیم نامحرم که به دخترو پسری نیست
اقا این حرفا چیه -من ازت انتظار دیگه ای دارماااااا-خوب اون داشت صادقانه از احساسش و دل تنگیش میگفت یهو توام ادامه دادی داستانو-شادی که دیگه ترکوند-حق بده خب -دخترا حساسن یکم باید مراعات بشه