MEHRNOOSH.D
پسندها
2,144

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نمیخوام مگه نمیبینی برا گرفتنش از عابر بان باید 7 خوان رستم را بگذرونی:D
    خاطرات يك مشروط موفق

    سر کلاس استاد گفت :

    شما که نیشت بازه پاشو برو تخته رو پاک کن

    منم گفتم : نمی رم استاد !!!

    گفت : ینی چی ؟ چرا نمی ری ؟

    می گم پاشو تخته رو پاک کن

    منم خیلی جدی بلند شدم گفتم دوس ندارم

    بچه ها قهرمان کلاسشون رو تو این صحنه ببینن

    بچه ها زدن زیر خنده . . . بعد اومد تلافی کنه

    داشتم می رفتم پای تخته گفت خوشگل پسر

    از این لباسا که تنته مردونش هم هس ؟

    منم خیلی ریلکس گفتم

    استاد اگه واسه شوهرتون میخواید سایزش تموم شده

    دوباره کلاس ترکید از خنده . . . برگشت گفت:

    خوشمزه حالا خودت حذف می کنی یامن حذفت کنم ؟

    منم دوباره جدی گفتم واسه یه قهرمان

    هیچ فرقی نمی کنه استاد !!!

    حسابی قاطی کرد رف سمت لیست

    گف اسمت چیه بلبل زبون ؟

    منم گفتم کوچیک شما امید هستم

    استاد لیست رو نگا کرد گف امید چی ؟؟

    منم خیلی جدی صدامو کشیدم گفتم

    امـــــــــــیــــــــده جـــــــــــــهان !!!

    کلاس منفجر شد . . . ماژیکو پرت کرد از بالا سرم رد شد و

    دویدم در کلاسو بستم فرار کردم !!!
    میخوام برم تاسیسات باید یاد بگیرم.
    اتوکد 2014 استفاده میکنی؟
    کلا کدومش بهتره روی سیستم نصب کنم؟
    اﯾﻦ نوشته ﻣﺨﺎﻃﺐﺧﺎﺻﺼﺼﺼﺼﺼﺼﺺ ﺩﺍﺭﻩ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 2 ﺳﺎﻝ ﺍﺯﺁﺷﻨﺎﯾﯿﻤﻮﻥ ...


    وابستگی ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ
    .
    .
    .
    .
    ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮنمی بینمت
    .


    .
    .
    .
    ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ


    ﭼﻄﻮﺭ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺗﻢ
    .
    .
    ...ﭘﺲ ﺗﺮﮐﻢ ﻧﮑﻦ
    .
    .
    .
    ﺗﻮ ﺣﻖ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ ....
    .
    .
    ...ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
    .
    .
    .
    .


    ﯾﺎﺭﺍﻧﻪعزیــــــــــــــــزم:D
    یه بنده خدایی بود تازه چند ماه رفت قنادی.
    این طرف عاشق دختر صاحب مغازه میشه.
    مادر دختره به این پسره میگه طرز تهیه زولبا رو بهم یاد بده.
    این زنگ میزنه از استاش سوال میکنه.
    استاش که قضیه رو میدونست و میدونست که میخواد کلاس بزاره بهش میگه روغن رو بزار داغ داغ بشه ماست و آب رو قاطی کن بریز توی روغن:D
    استاش کرم داشت.
    این پسره میره میره تا بهشون یاد بده.
    هم مادر دخترا میاد کارگاه هم دختر هم خاله اش و چند تا فامیل دیگه اش.
    این دیوونه روغن رو خیلی داغ میکنه و مسات و آب رو قاطی میکنه و میریزه توی روغن.
    روغن اتیش میگیره:D
    یعنی این صحنه رو نصور میکنم خنده پاره میشم.
    بیچاره اخر به دختره نرسید.
    واقعا که!
    یعنی اگه بجای اینکه 5 تومن بدین غریبه بخوره میدادین ما میخوردیم جای دوری میرفت.
    از تو انتظار نداشتم مهرنوش.
    چه شیرینی های خوردی؟
    حالا چرا قیافه ات اینطوری شد!
    نوش جونت.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا