nazanin jamshidi
پسندها
3,225

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برزخصبح که بشود
    دستـــ های نور
    خود را
    از لای پلکــ های بسته امــ
    تا عمقــ دیده امـــ جا میکند!
    حتی سایبانـــ گیسوانـــ خسته از
    خیالــ پردازی های شبانه نیز
    کنارشانـــ نمیزند
    و منـــ هنوز در برزخمـــ....
    که همـــ آغوشیم با عطر بودنتــــ
    حقیقتـــ بود
    یا باز همـــ
    لحظه های بودنتـــ را
    با تارو پود خیال های خامـــ
    بافتمــ....؟!
    هفت تیر
    البته مادرم میگه برگردم شمال نمیدونم چیکار صحیح هست
    فردا میرم ببینم چی میشه
    بهتر تو جریان قرار بگیرم هر چی بادا باد دیگه
    من برم
    خوشحال شدم
    مراقب خودت و همسرت هم باش
    نه نمیتونه که بمونه باید یه جایی دیگه برم
    نه والدینم همون شمال میمونند
    دنبال خونه ام
    فعلا پیش خواهرم
    هر روز کلی باید تلفن بکنم
    و کلی کار
    اما هر وقت فرصت داشته باشم همونجا مینویسم
    مرسی خوبم
    اره خوب میرم
    شاید هم برم یه جای دیگه نمیدونم سرنوشتم چی میشه
    کلا امروز عصابم بهم ریخته از اینده نامعلوم خودم
    عصبی شدم
    چطوری دختر
    همسرت چطوره یه وقت
    با من حرف نزنی
    برف میاد
    همدم تک تک لحظه های من!

    موهایم را با انگشتانت آذین ببند...

    در آینه ی چشمانم خیره شو... و جایگاه خودت را ببین...

    تو در قلب تپنده ی زندگی من جای داری...

    من بی تپش های تو حتی یک لحظه هم زنده نیستم...

    تو روح مرا تسخیر کرده ای ... جسم مرا به صلیب آرزوهای مردانه ات

    کشانده ای و پیچک لطیف احساسم را محصور محبت بی وصفت

    کرده ای...

    مگر می توانم خاطرم را از یاد تو نهی کنم...مگر می توانم یه لحظه

    هم بی تو زندگی کنم...

    حتی تصور یه ثانیه بی تو ماندن، هستی ام را با شرار شعله ای

    بی انتها به آتش می کشد...

    دوستت دارم

    نازنین فاطمه جمشیدی

    [IMG]
    درون جامم
    سمی مهلک بریز
    اینجا
    من تنها شده امام
    ا با صدای بلند
    میخندم
    اینگونهر
    قطرات خون
    بر گل کنار جام بچکد
    تنها یادگار روزگار من
    خون زهر الود
    چشمان بسته ام
    قلبی که برای همیشه
    به ارامش میرسد
    ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ...


    ﻣﻦ،ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ، ﻋﺮﻭﺱ ﺑﻬﺎﺭﻡ... ﻫﻤﺴﺮ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ...

    ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ....

    ﺗﻨﻢ ﺑﻪ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﯿﻼﺱ...ﺩﻟﻢ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ...

    ﺭﻭﺡ ﺍﻡ ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻪ ﻋﻄﺮ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ...

    ﻣﺎﻟﮏ ﻗﻠﺐ ﻧﺎﺯﮎ، ﺷﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﺎ ﺣﺴﺎﺱ...

    ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﭘﺮ ﺳﺘﺎﺭﻩ.... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻡ از ﻧﺠﺎﺑﺖ ﯾﺎﺭﻩ

    ﻣﯿﻌﺎﺩ ﮔﺎﻫﻢ ﻣﺎﻣﻦ ﮔﺎﻩ ﺳﺒﺰﻩ ﺯﺍﺭ ﻋﺎﺷﻖ ...ﺩﺷﺘﯽ ﭘﺮ ﮔﻞ ﺍﺯ ﺷﻤﻴﻢ ﺭﺯ ... ﺍﺯ ﺷﻘﺎﯾﻖ...

    ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﻟﯿﻠﯽ...ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ﺷﯿﺮﯾﻨﻢ...ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﺮ ﻭ ﺳﻠﻮﮎ ﻃﻠﻮﻉ ﺩﻟﺪﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ...

    ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺳﺘﺎﯾﻢ ...


    ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺟﻤﺸﯿﺪﯼ





    ﻫﻤﺴﺮﻡ...

    ﻋﺸﻖ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻦ!

    ﺗﻼﻃﻢ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺳـﭙﺎﺭ

    ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﺭﺍﻡ...

    ﻣﻦ ﺟﺰﺭ ﻭ ﻣﺪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻧﺎﭘﺪﯾﺮ ﻣﻬﺮ ﻣﺒﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ

    ﻭ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺮﻭﺝ ﺗﻚ ﺗﻚ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻫﺎﻱ ﻋﺎﺷﻘﯽ

    ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻦ ﮔﺎﻩ ﻋﺎﻃﻔﻪ...ﺑﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ خواهم رساند..

    شک نکن...

    ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ

    ﻧﺎﺭﻧﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺟﻤﺸﯿﺪﯼ
    دوست داشتنت در من بی انتهاست به اسمان نگاه کن
    اندازه تمام اسمانها دوستت دارم
    ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی

    لطف بهار عارفان، در تو نگاه کردن است ...

    شهریار


    سلام قبوووووووووووووووووووووونت بلم عاقا با این همه لطفی که شما نسبت به من دارید بخدا شرمنده میکنید منو .

    الهی همیشه سلامت باشی . قربونت برم خانومم

    بزرگواری عزیزم . دوستی با خانوم محترم و مهربونی چون شما افتخاره : ) خیلی خوشحال شدم وقتی باهاتون آشنا شدم. نوشتهاتون سرشار از محبته : )

    این حس زیبا رو دوس دارم. و اینکه میبینم همسرتونو خیلی دوس دارید خیلی لذت بخش ه برام : ) ایشالله منم بتونم همسر و مادر خوبی باشم : )
    من آنچه را احساس باید کرد

    یا از نگاه دوست باید خواند،

    هرگز نمی پرسم

    هرگز نمی پرسم که: آیا دوستم داری؟

    قلبِ من و چشمِ تو می گوید به من: آری


    فریدون مشیری


    شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

    آوای تو می خوانَدَم از لایتـناهی

    آوای تو می آرَدَم از شوق به پرواز

    شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

    امواج نوای تو به من می رسد از دور

    دریایی و من، تشنه ی مهرِ تو، چــو ماهی

    دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست

    من سرخوشم از لذتِ این چشم به راهی...


    فریدون مشیری

    سلام عزیزه دلم : ) مهربونم سپاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااس منم دوست دارم هوارتا میبوسمت 1000 تا [IMG]

    ببخش صفحتو پر کردم از شکلک خنده : )

    ...
    خسته‌تر از پروانه
    سالهاست
    گٍردِ رؤیاهای سرخ باغچه‌ی خویش پر می زنم وُ
    هنوز غربت تلخ همیشه را،
    مزه می کنم...
    من خسته ام
    و هیچ حاجتی به تأیید هیچ پروانه ای نیست
    کافی ست دگمه‌ی پیراهنِ پریروزم را باز کنی
    تا پاره پاره هایِ عریانِ عمرِ هزار پروانه را،
    به سوگ بنشینی...
    من خیسِ خستگی ام
    بیا شانه هایت را
    بالش خیلِ خستگی هایم کن
    شاید شبی
    زخمهایم را زمین بگذارم...

    بهمن قره داغی



  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا