همیشه آخر قصه یکی راهی شده رفته
یکی مبهوته و یاد روزای رفته میفته
نه اونکه میره میخواد و نه اینکه مونده میخنده
شاید اینجوری قسمت بود چی میشه بی تو آینده
چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه ش یه دنیا بود
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکر فردا بود
تموم لحظه هام آهه خیال با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پر پر شد
یه عمره با خودم تنهام ولی سخت میشه عادت کرد
نمیشه رفته باشی تو نمیشه اینو باور کرد
خیابونای تاریک و یه از خود بی خود شبگرد
یه مشت رویای تو خالی همه دلتنگتن برگرد