همین
...ینی شری دیگهههه
اذیت نکن:ی
خخخخ
آخ اینو گفتم یاد ظهر افنادم
یه دختره ازی لوسا بادوتا پسر....داش راه میرف تو راهروهای دانشگا اینا دختررو اذیت میکردن بعد اون هی میکف (اسم پسره یادم رف مثلا ممّد) ممممممّد دیگههههههه خیلی لوسییی
های اونام قش میکردن از خنده
یکیشون مث لوسا رو زمین نشسته بود میخندید
اه
ینی حالم بهم خورد
الان نسبت به حرف خودم هم حسو پیدا کردم:ی