MoHsEN M.P
پسندها
525

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام ممنون خوبم شما چطورین چه میکنید با درسا:)ارشد داره میادا!!!!!!
    چشم حتما اون بیچاره ک درسای خودش به اندازه ی کافی تلنبار شده روش ولی حتما بهش میگم:D
    سلام داش موسن خودم
    یه نیم ساعت پیش اومده بودی پروفم میدیدی آخرین فعالیتم سه روز پیش بود
    اینجا حدودا یه متر برف باریده بود پنج شنبه هوا سرد شد سرما خوردم دو روزم هس نرفتم مدرسه
    تازه الان اومدم
    ممنونم ک همیشه به فکرمو مهربونم
    چشم هر چی شما بگی من کمتر میام
    امتحانامونم نزدیکه دیگه فک نکنم زیاد وقت بشه بیام اینجا
    مچکرم داداش دسته گلم
    میشه یه توضیح کلی در مورد قانون دایورت بدی دادا:D
    محسن من برم فعلني:cool:
    سلام به خانوم بچه ها برسون::whistle:
    عه؟
    موصن برا چي رو پيج خودت ج گذاشتي!
    اينكه...:w05:
    ايـــــــنكههه....ممممم...!
    آهان ! سرت خعلي شولوغه عيالوار شدي:D
    اینکههههههههههههههههههههههههههههههه چییییییییییی سونیاااااا:exclaim:
    محسن!
    اگه خعلي دلت ميخواد بدوني آي كيوت چنده بيا اينجا مهندس:D
    iqtest.dk
    دختر همسایمون زنگ خونمون زده
    رفتم درو باز کردم میگم سلام بفرمائید
    میگه :سلام، خونه اید؟؟!؟
    گفتم نه منو که می بینی آخرین مدل پیغام گیر هستم
    بعد از صدای بوق پیام خودتان را بگذارید!!!
    شکسته نفسی نفرمایید سالار...
    دختر : مامان خواستگاری که میخواد بیاد ازم ۲۳ سال بزرگتره
    مادر : چی میگی؟ میخوای با یکی همسن بابات ازدواج کنی ؟
    دختر : بهم گفته میخواد زنشو طلاق بده
    مادر : مگه زنم داره ؟
    دختر : آره سه تا هم بچه داره
    مادر : وای خدای من ، آخ قلبم !
    دختر : ولی خیلی پولداره ، چند تا برج ساخته که یکی از اونا برج میلاده !
    مادر : بگو ببینم خیلی دوستش داری ؟!:eek::D
    سلام
    داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود
    و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.
    رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.
    آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم :
    پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟
    یدفعه دو دستی زد تو سرشو گفت :
    اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!:D
    دقیقا ساعت قبل سرشون داد زدم ... اینا شرورن .... هیولان ...
    خوب؟
    تا خوب رو چی تعریف کنی!!
    البته هرکس زندگی خودشو میسازه،شاید من نتونستم خوب بسازم.
    الانم نمیگم بده ولی خب سختی و غم زیاد داره که نمیذارن خوبیهاش به چشم بیاد.
    سلام داداش تو خوبی؟ چیکار کنیم مشغله نمیذاره وگرنه من مخلصتم هستم
    چه خبرا؟
    گذشتن که میگذره ولی بر وفق مراد ما نه زیاد.
    هرجا هستی خوش باشی.
    باز هم قلم جاری تو یه دستم روون
    هر چی کلمات هستند تو مغزم تموم
    همه صف بستن تا که وصل شن هنوز
    ندارم هیچکدوم رو من شخصا قبول
    نمیدونم چرا ولی انگار نمیرسم
    هر چی میگردم دنبالش به زیر سنگ
    غمی که سینه هست واسه کسی که رفت
    نمیدونم کجا کج شدش مسیر من
    ای کاش میتونستم فریاد زنون
    بگم سخن از عشق با پنجاه زبون
    از مجرای گوش با حرفهای خوب
    مرهم قلبها بودم و درمان روح
    اما هر بار سکوت میشکنه
    من همراه رود تو دریای نور
    یخ زده قلبم انگار سرمای کوه
    حبس دلم - از جریان عبور
    سخته واسم - تنها آرزوم
    هستش باز هم من پیداش کنم
    و ای کاش که من - میتونستم بهتر باشم
    تا که امشب شاید - همراهم بود پهلوم هنوز عشقم با من
    پشت میله هام، تو مغزم همهمه
    شعر رو دیوار بهم میگه که عقلم کمه
    شعری که حاوی غم و شکایت قلبمه
    اصل اینه شعر همه دردامو مرحمه
    هر دفعه فکرش میاد توی سر همه
    تقصیر منه که الان این وضعمه
    روزی صد دفعه افسوس میخورم
    که یه بازنده بودم توی این محکمه
    آرزوی قلبمه برگرده زمان
    تا که بسازم.از لحظه طلا
    یه چی میگم تا که باشه یادت
    دلتنگم و عاشق خانواده
    شاید حرفمو درک کنی دردمو لمس
    چونکه توی شهر امثال ما زیاده
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا