-
عذر مرا پذیراباش.
با کمال احترام
تشکر خانوم
من که ماما میکنم برات... خرمنو درو میکنم برات... بذارم برم..!
کلی ذوخیدی مرا پوست تنم گنجایش مرا دیگر ندارد
سلام نغمه گلی
وای مقسی مادام کلی خوشحالم کردی
خوبی خانمی؟
آدم های دیار من
پاییز را دوست ندارند
پاییز ......
زمستانی است که تب کرده ....
تابستانی است که لرزه کرده ....
بغضی است که رسوب کرده ....
حرفی است که سکوت کرده ....
من .....
سکوت رسوب کرده
در تب و لرزه پاییز را می پرستم
پاییز .....
عروس تمام فصل های زندگی است
یادم باشد ... پاییز که رسید ..... له نکنم
برگهایی که روزی هزاران بار
نفس ارزانی ام می کردند
ساز دلت که کوک نباشد …
فرقی نمی کند کجا باشی !
سرزمین مادری ؛ یا خانه پدری
هر دو یک رنگ دارد،
رنگ دلتنگی
اشراق
در نخش آخا گاوه ...
عالی بودی نغمه جون...
سلام
اصلا فک نمیکردم اینقدر باحال داستان بگی نغمه
خیلی کیف کردمممممم
نخمه ای ، بازم ممنونم واسه همکاریت تو این قصه :
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/62314-بیا-زیر-کرسی-تا-قصه-های-قدیمی-رو-واست-تعریف-کنم/page2801?p=7088584&viewfull=1#post7088584 -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
