اوايل شهريور رفته بودم سمتاي زادگاه نيما يوشيج.
با ماشين يه مسيري رو رفتيم بالاي بالاي كوه بود حتي بالاتر از ابرا . سايه ابرا روي كوه رو ميشد راحت ديد
توي عمرم اون هواي پاك و اون صحنه هاي ناب رو هيچ جا نديده بودم
از اونجايي كه بودم قله دماوندو ميشد راحت ديد
اونجا يه چشمه بود كه اينقد آبش سرد بود كه ما شرط بستيم كه كي ميتونه 10 ثانيه دستشو زير آب بگيره
من شرطو بردم اما باورت ميشه دستم منجمد شده بود اكثر بچه ها نتونستن اين كارو انجام بدن