سناساوجی
پسندها
327

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • امروز خسته از سر کار برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
    داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد
    با تعجب گفتم چه شده مهربون شدی ؟!
    گفت امروز تو کلاس دینی گفتن :
    یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت !
    مامانم داشت آشپزی میکرد رفتم ناخونک بزنم
    با یه خشم عجیبی گفت این روغنو میریزم رو صورتتا !
    یعنی ۱۹سال جلبک پرورش داده بود اینجوری رفتار نمی کرد باهاش
    دختر داییم ۴سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
    من : عزیزم بده ببینم !
    دختر داییم : منو دوش دالی ؟
    من : معلومه جیگر !
    دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
    من ۴سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !
    به بابام میگم خوب ماهی ۴۰هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااا
    برگشته میگه حاضرم ماهی ۴۰۰ تومن بدم ریختتو نبینم !!
    فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن
    دیشب ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎدر ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ
    یه دفعه ﺣﺎﻝ ﻣﺎدر ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺑﺪ ﺷﺪ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻬﻮﻉ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ،
    پسر داییم ۵ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﻋﺰﻳﺰ نی نی ﻣﻴﺎﺭی ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ؟
    من
    مادر بزرگم [IMG]
    صدا سیما [IMG]
    داشتم با خواهرم تلفنی حرف میزدم ،
    بچه هاش هی‌ میومدن از هم شکایت میکردن
    خواهرم ام برگشت بهشون گفت :
    دارم تلفن حرف میزنم ، برین همدیگه رو بزنین !
    به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات خاله
    میگه :تیریپِ فامیل دوستی ور ندار،
    پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست!
    یه همچین دیدی نسبت بمن دارن
    ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﺨﺮ ﻭﺍﺳﻢ
    ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﺁﻧﺘﻦ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ !
    ﻣﻦ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ… ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
    ﻫﯽ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ ﻧﮑﻦ ﺍﺻﻼ ﺻﺪﺍﺕ ﻧﻤﯿﺎﺩ !
    الان مادرم اومده میگه بیا دلستر بخور پسرم !
    تعجب کردم میگم دستت درد نکنه
    میگه آخه از این تلخاست کسی نمیتونه بخوره !
    الان دنبال پدر مادر واقعیم میگردم
    ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻏﺬﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻩ
    ﻣﯽ ﮔﻪ ۲ ﺗﺎ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ ﺳﺎﺩﻩ
    ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﯿﺘﺰﺍ؟
    ﮔﻔﺖ: اگه واست ﭘﯿﺘﺰﺍ میگرفتم ﮔﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺷﺪ
    ﺑﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ !
    به دوتا پرورشگاه سر زدم هردوتاشون گفتن قیافت خیلی آشناس !
    با داییم رفته بودم موبایل بخریم داییم به فروشنده گفت : به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟
    فروشنده : والا این به سلیقه ی شخصیتون برمیگرده من نمیتونم نظری بدم !
    داییم : حالا شما اگه بودی کدومو میخریدی ؟
    فروشنده : چی بگم والا ! شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته !
    داییم : سلیقه ی شما کدومو میپسنده ؟
    فروشنده : والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم !
    داییم : پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده …
    فروشنده با تعجب گفت چرا مشکی ؟
    داییم : اون نقره ایه حتما مشکلی داره که اصرار داری به ما بندازیش !
    من
    فروشنده [IMG]
    داییم [IMG]
    دوستی ها کمرنگ ، بی کسی ها پیداست ، راست گفتی سهراب ، آدم اینجا تنهاست... .
    ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﺸﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ
    ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﯿﺮ ﻭ ﮐﻢ
    ﺳﻮﺍﺩﺵ ﺑﮕﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯿﺪ ...

    ﺧﺠﺎﻟﺖ ﭘﺴﺮﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﺸﻪ ﮐﻪ )ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﻭ
    ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ( ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﻔﺮ ﺳِﻨﺪ
    ﮐﻨﻪ ...

    ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺯﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﺸﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺵ
    ﮔﺬﺭﻭﻧﯽ ﻫﺎﺷﻮ ﺩﺭ ﻏﯿﺎﺏ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮐﻪ
    ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭ ﺷﯿﻔﺖ ﮐﺎﺭ
    ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻩ!

    ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﺸﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﺶ
    ﭘﺸﺘﺶ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ
    ﻭ ﺍﻭﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ
    ﭘﻨﻬﺎﻧﺶ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﯾﯽ ﻧﺒﺮﻩ
    اگر خوشبختی را برای يک ساعت می خواهيد، چرت بزنيد.
    اگر خوشبختی را برای يک روز می خواهيد، به پيك نيك برويد.
    اگر خوشبختی را برای يک هفته می خواهيد، به تعطيلات برويد.
    اگر خوشبختی را برای يک ماه می خواهيد، ازدواج كنيد.
    اگر خوشبختی را برای يک سال می خواهيد، ثروت به ارث ببريد.
    اگر خوشبختی را برای يک عمر می خواهيد،
    ياد بگيريد كاری را كه انجام می دهيد دوست داشته باشيد .........


    بــوی پــاییــز میـــــــدهد
    تابستانِ این روزهــا
    گویـا که شــــــــــهریـــور
    عـــا شــق شده است!
    [ه یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی

    اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...

    رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.

    مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.

    شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.

    اگر بتونی دیگری را همونطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.

    و خواهی فهمید که :
    همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.
    یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.
    قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
    و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
    [/INDENT]
    سلام خانم دکتر. خوبی؟
    اومدم سر کوچه تون ، درِ خونه تون ، نبودی ... کجا رفته بودی؟
    تنهاییم را




    باکسی قسمت نخواهم کرد..




    یکبار قسمت کردم




    چند برابر شد..
    دلتنگی حس عجیبی است

    که گاهی تو را به یادم می آورد

    گاهی یعنی همیشه

    گاهی یعنی الان
    “جـدایـی آنقدر ها هم که فکر می کنی تلخ نیست

    اگر هنوز حـرف های من را باور نداری از نادر و سیمین بپرس

    که از تمام دنیــا جایــزه گرفته اند
    گفتی که دگر در تو چنان حوصله ای نیست

    گفتم که مرا دوست نداری گله ای نیست

    رفتی و خدا پشت و پناهت به سلامت

    بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
    تنهایی همین است

    تکرار نامنظم من بی تو

    بی آنکه بدانی برای تو نفس می کشم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا