hiva13
پسندها
632

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • درد دارد . . .


    کسی تنهــــــــایت بگــــــــذارد؛


    که به جــــــــرم با او بــــــــودن ،


    همه تنهــــــــایت گذاشته بــــــــاشند . . .!

    و اما اشنایی مان در یک چهارچوب نبود ...

    اشنایی مان در یک محیط پر از ابهام .....پر از احساس ....

    در یک روز بارانی

    زیر یک الاچیق

    یادت هست ؟؟؟

    چگونه نوازش میکردیم قلب هایمان را .....

    هر دو هیچ نمیگفتیم

    تنها سخنمان با نگاهمان بود ..

    سخنی از جنس دل ...

    سخنی از جنس سکوت .....





    .Be understanding to your enemies
    .Be loyal to your friends
    .Be strong enough to face the world each day
    .Be humble enough to know you cannot do everything alone
    .Be generous to those who need your help
    .Be frugal with what you need for yourself
    .Be wise enough to know that you do not know everything
    .Be willing to share your joys, but also
    .Be willing to share in the sorrows of others
    .Be the first to congratulate an opponent who succeeds
    .Be the last to criticize a colleague who fails
    .Be sure where your next step will fall, so that you will not tumble
    .Be sure of your final destination, in case you are going the wrong way
    .Be loving to those who love you, and remember to
    .Be loving to those who do not love you, it may change them
    .Above all, be yourself and be grateful
    من تازگیا زیاد ان میشم خو یه موقع تو اوج کارم بود نبودم الان بیکارم زیاد میام البته مثلا بیکارم در کل بیخیال کار شدم دی
    اهل همین کوچه بن بست کناری
    که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی
    تو کجا؟
    کوچه کجا؟
    پنجره باز کجا؟
    من کجا؟
    عشق کجا؟
    طاقت آغاز کجا
    تو به لبخند و نگاهی
    من دل داده به آهی
    بنشستیم
    تو در قلب و
    من خسته به چاهی
    گنه از کیست؟
    از آن پنجره باز؟
    از آن لحظه آغاز؟
    از آچشم گنه کار؟
    از آن لحظه دیدار؟


    کاش میشد گنه پنجره و لحظه و چشمت همه بر دوش بگیرم
    جای آن یک شب مهتاب تو را تنگ در آغوش بگیرم
    هیـچڪــس مــرآ بـه یــآد نمــیآورد …

    ایــטּ همــه آدم روے سیــآره بـه ایــטּ بـزرگــی !

    و مـــטּ …

    פـتــی آرزوے یڪــی نبـــودم …!!!




    تـو هم تلخ بودی

    تلــخ
    درست مثل قطره های فلج اطفالی
    كه در كودكی به خوردم می دانند !
    غافل از اینكه این بار

    تلخی تــو دلم را فلــج كرد ..
    این روزهــا

    چقــدر دلــــم هــــــــوای آن روزهــا را کـرده . . .

    ممنونم


    کافه سرد است...
    میز من...
    میهمان میخواهد...
    اگر تنهایی میهمان میز قلبم باش...
    تا برایت تا آخر عمر... میزبانی کنم...!!!
    بوس بوس بوس : دی
    یک آهنگ می تواند لحظه ای جدید را بسازد
    یک گل میتواند بهار را بیاوردیک درخت می تواند آغاز یک جنگل باشدیک پرنده می تواند نوید بخش بهار باشدیک لبخند میتواند سرآغاز یک دوستی باشدیک دست دادن روح انسان را بزرگ میکندیک ستاره میتواند کشتی را در دریا راهنمایی کندیک سخن می تواند چارچوب هدف را مشخص کندیک پرتو کوچک آفتاب میتواند اتاقی را روشن کندیک شمع میتواند تاریکی را از میان ببردیک خنده میتواند افسردگی را محو کندیک امید روحیه را بالا می بردیک دست دادن نگرانی شما را مشخص میکندیک سخن میتواند دانش شما را افزایش دهدیک قلب میتواند حقیقت را تشخیص دهدیک زندگی میتواند متفاوت باشد
    ن باو خیلیم اخمویی خخخخ
    حالا این عکسه کیه ک نیشش بازه؟:D
    منم بد نیستم خداروشکر از یه مصیبت بزرگ خلاص شدم تازگیا تازه دارم نفس می کشم
    ای بابا اشکال نداره یه عکست می ارزه به کل عکسا من قبولت دارم
    هیوا بازم ممنون به خاطر عکسات
    هیوا جان سلام خوبی؟
    چه خبر؟
    بابت عکسای قشنگت خیلی ممنون
    ولی دوستی با من ی چیز دیگست میدونم خخخخخخخخخخ اعتراف کن :Dاوونروز اس ام اس دادم دیر ج دادی گفتم دیگه داری خودتو از خوشالی خفه میکنی خخخخخ
    دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.باید نرم دم بکشد.باید انتظارش را بکشی.
    باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی
    باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک خوب نگاهش کنی ، عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی
    دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.پر از رنگ و بو .
    این دوستها جان می دهد برای مهمان بازی ، برای جوکهای خنده دار تعریف کردن و برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز.
    برای خاطره های دم دستی.
    اولش هم حس خوبی به تو می دهند.
    این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ ؛می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.
    فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای...!!!
    دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی.

    این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند.
    این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا