دخترم خودش یه هو اومد
اتفاقا توی اون یه هفته که اونجا شاید یه یا دو بار ظهر واسه خوردن میرم و زود برمیگردم خونه.
میدونی دلم راضی نمیشه برم قاطی کسایی که ازشون خوشم نمیاد و الکی لبخند بزنم.
راحتی اونا رو ببینم و ظلم هایی که به ما کردن و اون لحظه دچار حس بد نشم.
من هر سال خونه پای تلویزیون میشینم.
سفره هفت سین رو شاید تو عمرم یه بار اگه دیده باشم.
میدونی من نمیتونم 2 روز باشم.
اگه از کسی که نفرت دارم.جایی ببینمش بر حسب احترام سلامش میکنم.
اما باهاش نمیگردم.
وقتی دیدمش باهاش گرم نمیگیرم.
لبخند بهش نمیزنم.