م
پسندها
412

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آیا میدانید: که فردا قرار شد بریم خونه ی محیا اینا، 5شنبه بیاین خونه ی ما؟
    در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت

    در حالیکه گویی ایستاده بودم!

    چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد

    در حالیکه قصه کودکانه ای بیش نبود!

    دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نخواهد نمی شود!

    به همین سادگی...
    مرسی از ترتیب اثرت!:D

    خالا توضیح بده این آواتار چیه دقیقا؟!:confused:
    سلام

    مرسی . در اولین فرصت مطالعه ش می کنم . از حسن توجهت ممنونم . :gol:

    _________________________________

    نه... بعداً میدم خودت بخونش!
    ___________




    !don't cry mahshid

    .baba'ii said

    بعععععع!
    ای آرزوی من! همه گلها ز باغ رفت/ غیر از خیال توام رو به رو نماند

    همان!
    ______________

    ای آرزوی من! شما کاری رو بکن که میدونی... مطمئنی درسته! کاری که عشقت توشه و میدونی گندی توش نیست... اگه بخوایم به هر ساز اولیامون برقصیم، قزمیت می شیم! صبر کن الان یه چیزی واست بنویسم...
    آواتارتم خیلی خوشگل و هنریه. مبارکت باشه...

    نبینم غمتو رفیق!
    واقعاً؟! :surprised: یادم نمیاد!

    بریم ثبت نوم حتماً.

    میفهمم حال گردنتو... منم خیلی اینجوری میشم. همه ش تقصیر لپتاپه. بذارش رو میز. رو زمین نشین.
    البته فک کنم میگه: در آن گوشه چندان غزل خواند "آن شب".

    گروهی برانند که این مرغ شیدا
    کجا عاشقی کرد؛ آن جا بمیرد :cry:

    مهدی حمیدی شیرازی!! اصلاً اسم بنده خدارم نشنیدم! اینهمه اهنگه رو گوش دادما! بریم کتابشو پیدا کنیم...
    این آهنگ "مرگ قو" مهرپویا غم انگیزترین آهنگیه که تو سرتاسر دنیا ساخته و پرداخته شده... من خیلی وقته گوش ندادم. واقعاً افسرده میشم هروقت میشنوم.
    آهنگش تو اون سی دی که بهت دادم هست. البته کامل نخونده شعرشو. ناقص خونده. یه سری بیتارو حذف کرده.
    خدایا عزیزم.

    لطف کن این گردنو بشکن، کارو ی سره کن
    وگرنه خودم می شکنمش ی جوری ک تو عرش صداش بپیچه




    من وقتی می گم تتو از اینا می گم!
    ملت فک می کنن می خام برم اژدهای شونصد سر خالکوبی کنم از کله ام تا پام....
    شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
    فریبنده زاد و فریبا بمیرد

    شبِ مرگ، تنها نشیند به موجی...
    رَوَد گوشه ای دور و تنها بمیرد

    در آن گوشه چندان غزل خواند امشب...
    که خود در میانِ غزل ها بمیرد

    گروهی برانند که این مرغ شیدا
    کجا عاشقی کرد؛ آن جا بمیرد

    شبِ مرگ از بیم(هه!)، آن جا شتابد
    که از مرگ غافل شود تا بمیرد

    من این نکته گیرم که باور نکردم...
    ندیدم که قویی به صحرا بمیرد!

    چو روزی ز آغوش دریا برآمد
    شبی هم در آغوش صحرا بمیرد

    تو دریایِ من بودی، آغوش وا کن!
    که می خواهد این قوی زیبا....بمیرد.
    خدایا بهم کمک کن با سرکوفت دیگران از راهم برنگردم.

    راهی که چون تو هستی انتخابش کردم، می دونی و می دونم!


    خیلی بنده هات با زخمِ زبوناشون اراذم می دن....


    چرا؟!ینی این ادما نمی فهمن که یه خانواده باید از هم حمایت کنن؟

    اخه تو بگو کار بدیه؟ تو بگو....





    خـــــــِیلی رنجیدم، خیلی!
    دوست دختر سعدیه دیگه. معلوم نیست عاشق چیِ این دختره شده! حتماً انقدر دماغش بزرگ بوده که دهنش گم بوده زیر دماغش! حالا خوبه اَبرو داشته.
    (ابرویش خم به کمان ماند و قد راست به تیر):D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا