reyhanu
پسندها
260

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام ابجی خانم چطول مطولیییییی.......
    خوش میگذره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:redface:
    تبریک برد تیم والیبال ایران در مقابل ایتالیا ....................................................


    روحانی مچکریم..............................
    اره حوالي مهراباد هستيم ولي بارون نيست هوا ابريه
    واااااااااااااااااااااااییییییییییییی طهرون داره بارون میاد ... هوراااااااااااااااااااا
    باشه در پناه خدا منم رفتم سمانه بهم قابت کرد ارزو رو دوست که دارم هیچی بلکه عشاقش هم هستم و نمیتونم بهش خیانت کنم
    ازم ناراحت نشی
    آرزو اولین دوست دختر من بود همیشه دوست داشتم دختر دیگه ای تو زندگیم باشه دست خودم بود فکر میکردم ارزو رو دوست دارم اما نه در حدی که عاشقش باشم اما سمانه همه فکر هام رو بهم زد و خلافشون رو بهم ثابت کرد
    ببخشید نمیخواستم ناراحت شی اره من لطمه نمیدیدم میتونستم خیلی راحت خطم رو عوض کنم اما دوست نداشتم هی زنگ بزنه با خط خاموشم رو در رو شه فکر کنه تنها و قالش گذاشتم میدونی سمانه چی رو بهم ثابت کرد و چرا؟
    اخه برای این گفتم که اینجوری راحت مینوسیم تو عمومی کسی اینجا منو نمیشناسه البته برام مهم نیست اما دوست ندارم کسی دل سوزی کنه راستی یه بد بختی داشتم تا با سمانه تموم کردم بدون خون و خون ریزی از خودم شرمنده ام برای کاری که کردم خدا این دختره اینقدر تنهاست که هر چی میگی میگه باشه اخرش اما تموم شد لیلایی راستی حالت چطوره؟
    عیبی نداره دوباره بهت میدم تلاشم رو میکنم راستی از بچه های اون طرف کسی میدونه اینجا هم هستی؟
    اره بابا من الان هنوز زنده ام خوشحال نباش راستی لیلا سرعت پی ام اینجا بالا تره ها !
    بابا خوب به خر چی میگن خر دیگه
    لیلا ببخشید ناراحتت کردم با نارحتیم هر چند ناراحت نیستم فقط دلم درد میگیره وقتی آینده تباه شده اش رومیبینم
    والله چی بگم بابا خودم بزرگ فامیل و این حرفاست اما خوب از بابا الان کینه به دل داره روانشاس هم کاری براش نمیکنه 15 دقیقه باهاش حرف میزنه مگه اینو چکارش میتونه کنه من کلی براش حرف زدم چندروز پیش بله برون دختر عموم بود اینم برای اولین بار تو این خونه جدیده عموم اومد بعد 2 سال که رفته توش نمیدونمی عموم چقدر خوشحال شد بعد تو بله برون دیدی همه هم رو به هم معرفی میکنند این معرفی شده بود که برادر زاده مه نمیدونی چقدر خوشحال بود کمبود محبت داره اما جالب اینه خدای هیچ وقت براش کم نذاشتن
    متوجه نشدم باید چی رو درک میکردیم از کدوم جمله ات ؟
    خر دیگه نمیدونم
    یه سال از من کوچیک تره23 سالشه میدونی خیلی بچه است هر کی هر فکر منفی داشته باشه این پایه اشه بگو بیا بریم دزدی بیا بریم خاک تو سری میگه بریم اما بگو بیا بریم مهمونی نمیاد یه خریه که دومی نداره گواهینامه نگرفته گاهی بابا که هست میذاره میشینه پشت فرمون وقتایی که خیابون خلوته بد اینه ماشین رو میزنه با عابرا میگه بیمه ماشین 10 ساله ازش استفاده نشده گور پدرش الان استفاده میکنیم میدونی لیلا سالم بودنش تا الان معجزه است باور کن فکر میکنم مال دعا های کوچولوهای تو و بقیه باشه میدونی خیلی دلم برا بدبختیاش میسوزه روزایی که کنار خیابون بخواد اشغال جمع کنه رو تو چشاش میبینم اگه ادمه نده هر چند هم که اگاه ادامه نده تا آخر عمر سر بار مامان ایناست نمیدونم چرا نتفه بعضی رو با بدبختی و عقب افتادگی میبندن
    آينه‌يي برابرِ آينه‌ات مي‌گذارم
    تا با تو
    ابديتي بسازم.

    اینم از شاملو
    از نظر اون ما ظلم کردیم بهش اون داشته زندگیش رو میکرده خودش میگه ما بدبختش کردیم ما چیزایی رو هم که بلد نبوده یادش دادیم اونجا خونه امیدش شده و از این چرت و پرتا میدونی ادمی که خیلی بی منطقه فکر میکنه فقط خودش درست میگه هیچ منطقی رو قبول نداره حرف بد میزنه بعد میگه حرف من حقه برای همین شما بدتون میاد اون پولی رو که دادین اونجا میدادین به خودم اصلا احمقیه که دومیش تو دنیا وجود نداره
    مگر مي شود
    شَميم نفس هايت فراموشم شود ؟!
    هنوز هم دلتنگ که مي شوم،
    يک نفس هواي تو،
    توي ِ قاب ِ پنجره ي رو به ماه،
    يک نخ سيگار،
    يک فنجان قهوه،
    و عکس باران خورده ات
    گُرده ي ِ خواب آلود ِ پلکهايم را به خاک مي کوبد ...!
    تاايمان آورم،
    پنداري
    آخر ِ هميشه ي ِ بُغض هاي ِ من
    همين خواهد بود !
    لیلا خودش پروییییییی میکنه که نمیخوام سالم بمونم الان نزدیک 10 روزی هست که اومده خونه تنها هم بیرون نرفته نمیدونم چکار کنم گاهی اوقات میره پیش بچه ها اونجا سر میزنه و میاد تا روزی که بره اونجا و بیاد سالم میمونه امیدوارم همینجوری سالم بودن رو ادامه بده
    بعضــــے وقتــــا سکـــوتـــــ میکنــے چونکــہ اينقدر رنجيدے کــہ

    نمــے خواے حرفـے بزنـے . . .

    بعضــــے وقتــــا سکـــوتـــــ ميکنــے چونکــہ واقعاً حرفـے واســہ گفتن

    ندارے . . .

    گاه سکــوتـــــ يــہ اعتراضــہ . . .

    گــاهــے هم انتظار . . .

    اما بيشتر وقتــــا سکـــوتـــــ

    واســہ اينــہ کــہ هيچ کلمــہ اے نمـے تونــہ غمـے رو کــہ تو وجودت

    دارے،توصيف کنــہ
    من هیچی اما بهمن از روزی که اومده سالم مونده برامون دعا کنید تا همینجوری بمونه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا