میامدم
مینوشتم و حواسم بود نیستی
تنها از دل تنگیهایم را خدا میداند
میدانستم حالت خوب هست
اخر سپرده بودمت به خدا
دیگر نگران نبودم نیستی
حواست نیست
ما خیلی وقت بود که از هم بی خبر بودیمان
گاه که من نیستم
تو حتی عین خیالت نیست
دم برایت تنگ شده بودو
لی باز تو
رفتی
چه مهربان هست روزگار به من که میرسد
تنها غم را نشان میدهد اما نه دیگر به سراغ غم نمیروم هر کجا هستی تو شاد هستی
اگر غم داشتی زودتر از اینها به سراغم میمامدی اخر وقتی غم داری کمی مهربان میشوی ولی وقتی شاد و بی خیال هستی حتی حواست به بود و نبودم هم نیست