ای وای نگو...
dina arian
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
.....
روز و شبت بخیر دینایییییییی
یه سلامتی اونایی که .....
یادمان باشد که :
یه بار یکی داشت سوت میزدو آروم قدم زنان تو یونی میرفت گفتیم پارک ممنوع زدن برو یه جا دیگه پارک کن
ولی فقط دانشگاه گل میکاریم
بیرون مسابقه دو گذاشتن انگار اونقد خشن راه میرم که مردمو ترس ور میداره
سلام دینا خیلی خسته ام ببخش اومدم ببینمت و برم شبت بخیر
یا ابرو برمیدارن از ابروهای دختر نازکترو آراسته تر
یه بار به یکیشون آروم گفتم داداش تو مارو خجالت دادی شنید دستشو گذاشت رو صورتش
نظر لطفته چه خوب درکم میکنی
بدم میاد وقتی مزاحم میشن(تلفنی) بعد صداشون از صدای زن نازکتر
آی گفتی
بعدم بهمون میگن ضعیفه
آخه تو مثل خودمی گفتی منم میدونم کیرو اذیت کنم
خیلی نی نی بود
الآن مردی شدهنه بابا
چه سبكي
هفته بعدكلاامتحان
فرداهم آزمون دارم
نگفتی هنرنمایی حات چی بود؟؟؟؟
ایوای یه روز با یه سوکس افداده بودم دنباله پسرخالم اونم یکی یدونه چه دادی میزد
الآنم میگه چه زهره ای ازمون ریختیسلوووووم عسل
.
.
.
قربون تووووو
.
.
.اوهوم خوبم
توباعث پیشرفت کدوم علم شدی؟؟؟؟
اگه بدونی چندتا قورباغه مارو کرم خاکی کالبد شکافی کردیم
ملخ که نگو
من ذاتم مردِ
از بچگی همبازیام
داداشو پسرداییاو پسرخالم بودن
به احترام مرد مجلس برپا
من بر دل مامان
نزاش برم دوردورا
میگه ارشدو میری
بزرگشم بعد
مامانه دیگه
ممنونتم جیگر
دانشجویی اینه دیگه هرجا دانشجویی مال اونجایی
سلام وظیفه است این چه حرفیه آجی
یه دقیقه سُکــــوت
به احترام تمام گوش هایی که
زیر شال و چادر همیشه گرما راتحمل کردند
اما باز طعنه شنیدند
به احترام تمام چشم هایی که
در خیابان به آسفالت ها خیره شدند
اما باز تمسخر دیدند
به احترام لب هایی که
در جواب به تحقیرها فقط لبخند شدند
به احترام تمام چادری هایی که
همیشه حسرت کوله پشتی انداختن را خوردند...
اااااا شما دیگه چرا میدون جی
گزای حاج آقا کرمانی
دوستیهای دیرینه معنای زندگیند،
هر جا هستی باش!
ب یادت حس خوبی دارم..
برامون گز کرمانی میفرستی
معجونیه واسه خودش
کاش میشد
آدم..گاهی
ب اندازه نیاز بمیرد..
بعد بلند شود
آهسته آهسته
خاک هایش را بتکاند
گردهایش بماند
اگر دلش خواست
برگردد ب زندگی
دلش نخواست
بخوابد تا ابد…
چه خبر از گرما
الآن اصفحانی یا شیراز؟؟؟
قربونیش کنم برات -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
