دکتر مهدیه Apr 28, 2013 آرام باش آرام باش عزیز من آرام باش حکایت دریاست زندگى گاهى درخشش آفتاب، برق و بوى نمک، ترشح شادمانى گاهى هم فرو مىرویم، چشمهاىمان را مىبندیم، همه جا تاریکى است، آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون مىآوریم و تلألوء آفتاب را مىبینیم زیر بوتهئى از برف که این دفعه درست از جائى که تو دوست دارى طالع مىشود. "
آرام باش آرام باش عزیز من آرام باش حکایت دریاست زندگى گاهى درخشش آفتاب، برق و بوى نمک، ترشح شادمانى گاهى هم فرو مىرویم، چشمهاىمان را مىبندیم، همه جا تاریکى است، آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون مىآوریم و تلألوء آفتاب را مىبینیم زیر بوتهئى از برف که این دفعه درست از جائى که تو دوست دارى طالع مىشود. "