تركه تو اتوبوس کبریت می خواسته، به بغل دستیش می گه: - اسمت چیه؟ - همایون. - به به، شغلت چیه؟ - زنبوردار. - به به، کجا می ری؟ - اهواز. - عجب جایی! کبریت داری؟ - نه. - نه و نکمه! با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ می ره اهواز که تو می رى؟
خواهرسودی توکه تصگیری نداری
باباهی مقصره
تودوسش داشته باش بهتم جایزه میده....ارشدم که تهلان قبول بشه میشه مث اون دوستم که خودش میدونه......به من شیرینی نمیده که....شایدم به تو هم نده....ساده نباش سودی خواهری......به باباهی دل نبند....بفا نداله