زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم میخندم
آنقدر میخندم كه غم از روی رود…
زندگی باید كرد
گاه با یك گل سرخ
گاه با یك دل تنگ
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید بر غمی بیپایان…
خب خوبه پش
دینه ببسخین دینه حالا قدرتم حتما برات میخرم خودم نخودمس کامل دست سامرست الان مرجانمم خوندتش من به همه میدم اما خودم هنوس نخوندمس
گزاستم بیاد که بلات بخلم
خودتم اگه کتاف خواشی دوش دانی بهم بنو باسه
نمیدونم که خب ساهد اون پشمله اما ما ساناز محدودس کلدیم
به نظر من فقط باهد باهاس صحبت تونی تا روشن بد بدو خوب تشخیص بده اونم بضورت دوستانه
نمیدونم داادس