پروانه شیرازی
پسندها
1,714

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بروووووووووووووووووووو کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو شیرازی من اینجا من تو حسابت ریختم..:D
    مرسی آجی جونم ...
    گفتما من که دخمل خوفیم آجیم دعوام نوموکنه ...
    حالا اگه راه داره با خالمم دعوا نکن ....
    ههههههه اره از عکس صفحه شخصیت مشخصه
    نمیترسم
    خاله من برم نمازم بخونم باشه
    دوباره احتمالا بیام
    امری ندار یخاله جونم
    وااااااااا بامن چکارداری؟؟؟من که فقط خوبی بهت کردم؟؟این همه پول بهت دادم؟؟؟:D
    هان چشب وای چه خطرناک شد ترسیدما من از جسد میترسم
    هان کدوم جریان؟:surprised:
    باشه خاله جونم. کتک خاله گله هرکی نخوره........
    خاله جون من دیگه دارم میرم عزیزم. کاری نداری؟
    ღೋღ جشن.....25 اسفند سالگرد پایان سرایش شاهنامه فردوسیღೋღ

    :w14::w14::w14::w14::w14::w14::w14::w14:
    بابا چون هم نامم عوض شده هم آواتارم صبح آمدم محمد منو نمیشناخت خوب..مجبور شدم لا اقل آواتارو برگردونم تا به اسمم عادت کنن بعد.کزتی جونم...:D
    قربونت بشم من...آره بهترم...ممنون...چرا صبح نیومدی؟؟؟
    خواهش میکنم
    بووووووووووووس اونم از نوع گندش
    در کلاس درس استاد دانشگاه خطاب به یکی از دانشجویان میگه انواع استرس رو توضیح بده و استرس واقعی کدومه
    دانشجو میگه دختر زیبائی رو کنار خیابان سوار میکنی. اما دختره کمی بعد توی ماشینت غش می کنه. مجبور می شی اونو به بیمارستان برسونی. در این لحظه دچاراسترس آنهم از نوع ساده‌ میشی!در بیمارستان به شما می گن که این خانم حامله هست و به تو تبریک میگن که بزودی پدر میشی. تو میگی اشتباه شده من پدر این بچه نیستم ولی دختر با ناله ای میگه چرا هستی. در اینجا مقدار استرس شما بیشتر میشه. آن هم از نوع هیجانی!در خواست آزمایش دی.ان.ای می کنی. آزمایش انجام میشه و دکتر به شما میگه : دوست عزیز شما کاملا بیگناهی ، شما قدرت باروری ندارید و این مشکل شما کاملا قدیمی و بهتر بگویم مادرزادیه. خیال تو راحت میشه و سوار ماشینت میشی و میری. توی راه به سمت خونه ناگهان به یاد ۳ تا بچه ت میفتی …؟ و اینجاست که استرس واقعی شروع میشه!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا