mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گاهی برات جالب میشه
    وقتی بود و نبودت دیگه برای کسی
    مهم نیست
    گاهی دلت میگیره
    از اینکه کسی حواسش بهت نیست و نمیبیند چقدر احساس تنهایی میکنی
    مهم این میشه برات یواش یواش
    که چطوری با تنهایی خوش باشی
    با کسی حرف نزدن جالب میشه یواش یواش
    دیگه برات فرقی نداره چجوری رفتار میکنند ادمها
    سرت میره تو خلوت خودت
    فقط گاهی نگاهی به گوشیت میکنی
    ببنی خبری هست یا نه
    اما تنها خبر پیامهای تبلیغاتی یا
    مزاحم که حسابی بهت گیر میدن و عصابت بهم میریزن
    تو همچین لحظاتی یه نگاه به مخاطبهای محترم میندازیو بعد گوشی
    میذاری کنار
    برات حتی مهم نیست کی مزاحم میشه
    فقط با بی تفاوتی رد تماس میزنی تا کسی خلوتت بهم نزنه با حرفهای بی سر و ته
    اما حالا اینجا هم همین شدهفر
    فرقی نداره بود و نبودم
    سر میزنم میبینم کسی بهم پیامی نداده
    برای همین تنها خودم یه پیامی میدم تا شاید بعد که اومدم کمی شاد بشم
    اما خیلی وقته اینکار هم نمیکنم
    پس امیدوارم عید امسال دیگه نباشم تا حداقل بود و نبودم برای مرده ها مهم باشه
    تا الان سه تا رنگ کردم - هنوز مونده خیلی دیگه باید رنگ کنیم برای سفره کم میاد -

    خیلی شوق دارم مانی - این لحظات خیلی برام قشنگن



    کم کم وسایلش را اماده میکنم - تا تو بیای همه چیز را اماده میکنم



    [IMG][IMG]
    نمیدونم با گواش رنگ کنم یا با ابرنگ قشنگ تر میشه - وقت زیاد نداریم مانی - 10 روز دیگه عیده
    دلم میخواد همه این لحظه ها مثل پارسال توی دفتر خاطراتم ثبت کنم
    مهربانی کار ساده ای به نظر می رسد اما سخترین کار دنیاست وقتی نسبت به کسانی مهربانی می کنی که بدترین ظلمها را در حقت میکنند انوقت هست که میفهمی خدا و پیامبر چه می کشند از دست ادمیان
    بیا زود دیگه - باید بهم کمک کنی - البته خودم شروع میکنم به رنگ کردن تخم مرغ ها ولی بقیه سفره را خودت باید بچینی - میخوام تنبیه بشی


    ببین



    مانی زود باش بیا - منتظرم

    میخوام مثل پارسال تخم مرغ رنگ کنم و بذار توی سفره دفتر خاطراتم مثل سال پیش همین موقع


    امسال دیگه حتما باید زودتر بیای عزیزم
    این روزها

    دلم تنگ است

    اما

    تنها حضور توست که آغوشم را می گشاید

    و بی وقفه اصرار دارد

    اینجا فرودگاه توست




    زنده ی عشق توام عمرم تویی جانم تویی

    جـــز توام در دل نگنــجد دین و ایمانم تویی

    در دل عاشق فــروغ مهر و مه را یار نیست

    مـــاه تابـانــم تویی مهــــر درخشانـــم تویی

    رو به هر سو میکنم روی تو می آید به چشم

    رخ ز مـــن پنــهان مکـن پیـدا و پنــهانم تویی

    چرخ اگر بر بی سر و سامانی ام خندد چه باک

    سر ز چرخم بر تر است اکنون که سامانم تویی

    مــرهــم زخـم درونم جز شکر خنـد تو نیست

    دردم از ایــن بیشتـــر بـادا که درمانــم تویی

    ای بهــار حسن بی رویت چه حاصل از بهـار

    بــــوی گل لطـف چمـن سیـر گلستـانم تویی

    دوش «پرتو » گفتمش عنوان من پیش تو چیست

    گفت آنکه می شــــ ـود روزی به قـــربـانـم تویی



    می خواهم آوای دلم را

    بی نیاز به خواندن

    به آسمانها برسانم

    و روحم را تا بیکران پرواز دهم

    همانند پرنده

    که بدون در نظر گرفتن

    آشیان و آشیانه

    آسمان را زیر بال و پر دارد



    نیلوفری بر آب

    خیال آمدنت دیشبم به سر می زد

    نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد

    به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت

    خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد

    شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست

    هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد

    زهی امید که کامی از آن دهان می جست

    زهی خیال که دستی در آن کمر می زد

    دریچه ای به تماشای باغ وا می شد

    دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد

    تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم

    که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد




    بهار می آید و وقت شادی دل هاست

    ماهی درون تنگ می خواند و می گوید :

    بهار زیباست
    یک نفر هست که خیلی دوستش دارم
    میدونم که میدونه چقدر دوستش دارم
    میدونه که میدونم چقدر دوستم داره
    برای همین هست که عزیزترینم خطابش کرد و عزیزترینش مرا خطاب کرد
    فقط
    دوستت دارم
    قشنگترین قسمت یه رابطه اونجاست که هر دو به هم میگویند دوستت دارم بی انکه هیچ گوشی ان را شنیده باشد و تنها راز الود به هم ابراز عشقشان را میکنند
    میپنداریم دوست داشتن و محبت کردن حماقت هست و باعث می شود غرورمان به زیر سوال رود اما انگاه که به کسی محبت کردی و محبتت در جانش ریشه دوانید و تو را از یاد نبرد انگاه میفهمی که محبت زیباست و روزی در جواب محبتت به تو مهر و دوست داشتنشان را هدیه میکنند
    رسم دنیا را میشود عوض کرد
    وقتی که از خودمان شروع کنیم و منتظر نباشیم یک نفر دیگر شروع کند
    روزگاری که گلها را میچیند به جرم زیبایی و خوش بویی
    حواسمان باشد ما گلی بکاریم تا از زیبایش همگان بهره مند شوند
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا