جونم ؟
fantastic.fati
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
همون بهتر پر ....
فقط خودم و خودت
والا ...
عشقم تو خون کثیفتو الوده نکن و اسه بچه تو شیکمت ضرر داره فدات
اصلاحش کردم مرد !!!
از الان خودتو بهشتی بدون با این همه صواب ..کلا" فرشته ها برگه کم اوردن واسه ثبت شون)))
زشت مال قبل خاستگاری بود ...
.
.
الان صوابم داره ... والا ...
اشکال نداره عشقم ...
.
.
.
.
عروس دومادو ببوس ..یالا .. اعصاب نداریم یالا ....
دووووووووووووووووووووووووووووووووست دارم
یه عااااااااااااااااااااااااااالمه
هرچی بگمممممممممممممم
باز کمهههههههههه
میبینی ملت چه با عروسی مجازی خوشن ....
واقعا تحریماا اثر گذاشته ها ...... هههههه
عشقم بهتری ؟ ....
ههههه ..چسب هانی !
عروس باید برقصه از دومادش نترسه
..................
بوسم کن اول !
بسلامتی .... بسلامتی
نازی بلیط اوکی کرده ؟
تو باید پیش من باشی فدات ....
پروژه در چه حاله ...
راستی فوم پیدا کردی ؟
ای جوووووووووووووون چه عکس لایتی .... مثه من و خودت ... هههه
.
.
.
دردت بهتر شد فدات ؟
فدات فدات
عمه خانم تشریف بردن ؟ هیم ؟
سلام نفس .. خوبی ؟
منو با دکتر شریعتی مقایسه نکنننننننننننننن
من اگه متولد نیویورک بودم . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نمیتونم ادامه بدم. گریم گرفت یه دسمال بدین به من لطفا مرسی!
لبخندت را به هر قیمت خریدارم
.
.
.
.
.
.
.
.
شوخی کردم..نخندیا..2 تومن بیشتر ندارم...
(دکتر شریعتی هنگام تیکه انداختن به دافای محل..)
ترشیدی ؟
پ من بوقم !!!!
تو این روزا اگه دیدین یه دانشجو نشسته یه نگاه به افق میکنه ،یه نگاه به گوشیش. باز یه نگاه میندازه به افق باز به گوشیش بعد به افق خیره میشه بعد باز به گوشیش نگاه میکنه بعد به افق خیره میشه و تو افق نیست و نابود میشه
.
.
.
.
بدونین داره با گوشیش معدلشو حساب میکنه ببینه مشروط میشه یا نه!!!
ﻣﺪﺍﻡ ﻣﯿﮕﻦ ﻧﺴﻞ ﺍﻻﻥ ﭘﺮ ﺭﻭ ﺷﺪﻩ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻭﺍﻻ ﺍﻭﻥ ﻗﺪﯾﻤﺎ ،
ﭘﺴﺮ17ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺯﻥ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ، ﺩﺧﺘﺮﻡ12ﺳﺎﻟﮕﯽ
ﺷﻮﻫﺮ.ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﺍﻭﻧﺎ ﭘﺮ ﺭﻭ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻥ
ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻻ
یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم....!!
بوس بوس بوس !!!
کلاغ رو درخت پیتزا می خورد روباه گفت:چه سری چه دمی یه آواز بخون
کلاغ پیتزا را گذاشت زبر بغلش وگفت بیا چیزمو بخور لاشی اون موقع گولم زدی کلاس دو بودم الان لیسانس دانشگاه آزادم
روباه گفت:می بینم پیر شدی پر و بالت ریخته ؛
کلاغ تا بالاشو باز کرد پزی بده پیتزا می اوفته ،
روباهه پیتزا را برمی داره میگه لاشی اونموقعمنم سرباز معلم بودم الان استاده دانشگاه آزادم
فاطی وارد میشود.فرش قرمز دلم زیر پای همسر خشگلم !
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
.......