داادس میدونستی من خیلی زیهاد دوست داستم ملم بسم باباهیم نذاشت معلم بسم
بعدش گفتم بلم مهد باسم باباهیم نذاشت
کارمند بودن دوست نمیدالم
بعدش گفتم بلم مهد باسم باباهیم نذاشت

کارمند بودن دوست نمیدالم


خب واسه خودت گفتم بعد مامان دهوات میتونه




منم نخواستم اذهت سه


