n*@*f*@*s
پسندها
1,435

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام مهسا خانم
    ببخشید خب من فکر کردم که اسمتون نفسه :) اونم اسم جالبیه ها :) نه؟؟ :)
    خوبید و سلامت؟ چه خبرا؟
    ایشالله امتحانا رو خوب بدید و دست ما رم بگیرید :D
    من سال اولیم فعلا :)
    شبتون خوش
    in axaro ziad behesh tavajoh nakardam vali shakhsiate maroofi nist roo lebaso migama:D
    manzooret hamoonie ke too safheye khodame dg
    من منظورم چیز دیگه بود :) حالا وللش
    جمله دومت رو اصلا نفهمیدم ! :|
    خوبه که بهم نمیاد خسیس باشم :redface:
    نه بحث این چیزا نیس :)
    بذار خواهشا ما همین یه دفعه رو خسیس باشیم :D
    در مورد شخص مذکور نیز :D شنیدن کی بود مانند دیدن؟ :biggrin:
    مشکلی نیس دیر جواب میدی.
    همینجوری کسی کادو نمیگیره :D اصلا جایزه چیز خوبی نیس :D
    اولین کسی که میفهمه چنین امکاناتی هست مطمئنا همون اولین نفریه که از اون امکان استفاده میکنه :D
    جایزه واسه خودت بگیر :lol:
    نه من اتفاقا امروز زود بیدار شدم یه جلسه داشتم با یکی از دوستان
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/104219-نظرت-در-مورد-آواتار-خودت/page30?p=5881669#post5881669
    نه والا :Dمن زمانی بهش میبالم که فکر کنم من فهمیدم این فروم همچین امکاناتی داره :D :D
    سلام خواهش:d:gol:.
    پروفت برام بسته بود:)
    كپي ميكني هااااااااااا:d:gol:
    سلام
    خواهش میکنم
    قابل نداشت:)
    فکر کنم من مدش کردم :D
    ابجی مهسام خوب باشه منم خوبم
    خوش میگذره؟ امروز کم پیدا بودی؟
    نکنه امروز رو تا ظهر خوابیدی :biggrin:
    سلامممممممم خوبی؟
    واست پیام گذاشتم دیدی؟
    نظرم رو برات گذاشتم
    خواهش میکنم لطف داری مهسا جان:gol::heart::gol:
    می روم خسته و افسرده و زار

    سوی منزلگه ویرانه ی خویش

    به خدا میبرم از شهر شما
    دل شوریده و دیوانه خویش


    می برم ،تا که در ان نقطه دور شستشویش دهم از رنگ گناه

    شستشویش دهم از لکه ی عشق
    زین همه خواهش بیجا وتباه

    میبرم تا زتو دورش سازم
    زتو ، ای جلوی امید محال

    میبرم زنده به گورش سازم
    تا از این پس نکند یاد وصال

    ناله می لرزد ،میرقصد اشک
    آه، بگذار که بگریزم من

    از تو ، ای چشمه ی جوشان گناه
    شاید آن به که بپرهیزم من

    بخدا غنچه شادی بودم
    دست عشق آمد از شاخم چید

    شعله ی آه شدم ، صد افسوس
    که لبم باز بر آن لب نرسید

    عاقبت بند سفر پایم بست میرم ، خنده به لب ،خونین دل

    میرم از دل من دست بدار
    ای امید عبث بی حاصل
    ما ز هر صاحب دلی یک رشته فن آموختیم.
    عشق از ناصر و صبر از کوه کن آموختیم.
    گریه از مرغ سحر،خودسوزی از پروانه ها.
    صد سرا ویرانه شد تا ساختن آموختیم.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا