* مریم بانو *
پسندها
12

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تصاویری دیده نشــــــــــــــــــــده از دنیای اطرافمـــــــــــــــــــ ـــــون البته جالب
    نـــــــــی نـــــــــی کوچولوی دوست داشتنی جدید رسید بـــــــــدو بـــــــــدو
    آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    یه روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه، اینا هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی!
    >>>* ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
    >>>* من چهارشمبه چک دارم !
    >>>* منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ...
    >>>... * پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم...
    >>>* حالا من چی بپوشم؟!
    >>>* ما شماره ماشين مون فرده،فك نكنم بتونيم تــو اين حماسه آفريني حضور بهم برسونيم!
    >>>* میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرنآمریکا
    >>>* سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
    >>>* شام هم میدن؟
    >>>* ایول ، بالاخره یه بهونه جورشد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه
    اگه اسیر نشم و برگردم
    >>>* بگو سر راه نون بگیره...
    >>>* ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلیدلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از
    ناهار
    جز دعا کار دگر نیست مرا
    شب روزت همه شاد
    دلت از غم آزاد
    همه ایام به کام
    و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون
    همچو گنجشک به هر بام ودرخت
    بنشینی خندان
    وسبکبال تر از برگ درخت
    در هوا رقص کنان
    مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند
    و ز تو نغمه مستی آید ...
    لحظه هایت چون قند
    روزگارت لبخند
    هفته هایت پر مهر
    هر کجایی که قدم بگذاری
    همه از کینه تهی
    همه از قهر و عداوت خالی
    همه جا ، نام تو از مهر ، به لب ها جاری ...
    و تو با یاد خداوند بزرگ
    به سلامت ببری راه به پیش...
    نترس...
    اگر هم بخواهم دیوانه تر از این هم نخواهم شد
    گفته بودم ک بی تو سخت میگذرد...
    بی انصاف
    حرفم را پس میگیرم
    ‏"بی تو اصلا نمیگذرد
    مشب ازان شب هایی است که دلم هوای اغوشت راکرده....
    افسوس....
    که جزپاهای بغل کرده ام مهمان دیگری ندارم
    نه خاله مرجان رو ندیدم امروز.
    خاله هنوز نمیتونی تو پیجم پیام بدی؟؟؟
    سلام خاله خوفی....؟؟؟

    [IMG] درس میخونم خاله.
    [IMG]
    بالاترین وبرترین نعمتی که خداوند به بنده اش ارزانی می دارد این است که
    او را موفق می کند
    درقلبش چیزی جز «خدا» نباشد.


    امام صادق علیه‌السلام




    ((ذکر لاحول ولاقوه الا بالله 99 مشکل را برطرف میکند که کمترین آن اندوه است))
    نه سلامم نه علیکم
    نه سپیدم نه سیاهم
    نه چنانم که تو گویی
    نه چنینم که تو خوانی
    و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
    نه سمائم نه زمینم
    نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
    نه سرابم
    نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
    نه گرفتار و اسیرم
    نه حقیرم
    نه فرستادۀ پیرم
    نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
    نه جهنم نه بهشتم
    چُنین است سرشتم
    این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
    بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...



    گر به این نقطه رسیدی
    به تو سر بسته و در پرده بگویــم
    تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
    آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
    خودِ تو جان جهانی
    گر نهانـی و عیانـی
    تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
    تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
    تو خود اسرار نهانی
    تو خود باغ بهشتی
    تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
    به تو سوگند
    که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
    نه که جُزئی
    نه که چون آب در اندام سَبوئی
    تو خود اویی بخود آی
    تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
    بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
    و گلِ وصل بـچیـنی...
    باران كه می بارد


    تمام كوچه های شهر

    پر است از فریاد من كه می گویم

    من تنها نیستم

    تنها.....منتظرم
    روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...
    تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست.../دشوارترین قدم، همان قدم اول است...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا