آخیییییییییی شه ناز بود .... میسی مهسا جونی ... نی نی ام داشتن .... عسک آخریشون خیلی خوچگل بود نی نی هه پریده بود رو شونه باباش ... منم نی نی بودم میرفتم رو شونه بابام ....
بی هیچ صدائی می آیند زمانی که نمی دانی در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و...
بی هیج نشانی از دلت می گریزند تا تمام چیزی که به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی چه قدر بی رحمند رویاهـا