ای بابا،آخه چراهمچین فکری میکنی؟چرا احتمال نمی دی حرف من درست باشه، ها؟
زندگی خوبتون منو کشته.خودش رفه قناری تو گذاشته اینجا. مگه یه بابا تنهایی میره سفر؟ ببین یه ریگی تو کفشش هست دی.
و اما درمورد مادرت،امیدوارم ضربه روحی نخوری.
میخواستم اینو بت بگم که همین پدرت(مجید) درمورد مادرت بهت دروغ گفته،اون مادرتو کشته(زد کتلت کرد شوربارو)،حالا هم الکی داره میگه که من نمیدونمو فلان.
فرقی نمیکنه.اصن میخای نگو میترسم اخر بلایی سرت بیاد.
فرقی نمیکنه.اصن میخای نگو میترسم اخر بلایی سرت بیاد.
دوباره این جمله رو تکرار کردی،حتما باید یه فکری بحالت بکنم.