تو کار و زندگی نداری؟؟؟؟
24 ساعته تو باشگاهی؟ هااااااااااا
24 ساعته تو باشگاهی؟ هااااااااااا
-
بوووووووووووووق
[IMG]
[IMG]
[IMG]
[IMG]تمام...
چرا نمیشه خو؟ مگه کیه یارو؟
مزاحمت نمیشم دیگه... خوب بخوابی نرگس جان... شبت بخیریه لحظه صبر کن... این خودش که هرشب میگی کیه خدایی؟هر وقت نتونستی تحملش کنی برام یه اواتار پیدا کن... دیپس خوشت میاد از این...
بخدا حال ندارم سرچ کنم یکی دیگه بذارم...
همین خوبه...آره خدایی بعد میشم فرار مغزها... هه
راسی نظرت درباره آواتارم چیه؟ بم گفتی یا نه؟ عوضش کنم یا خوبه؟هر کی برام جک تعریف کنه بش یه مثبت میدم...
دخترای خوش تیپ کلاس هم بدون امتحان نمرشون بیسته... ههجدی؟ خیلی خوشم میاد از معلمی...
هدفم اینه که استاد دانشگاه بشم... دی.آها... دختره تویی پس... ؟؟؟ چه جالب...
منم معلمم... دیحالا خودت بگو ببینم عجایب هفتگانه رو... دییاد بگیر نصف توئه 100 برابر بیشتر از تو میفهمه... ههمعلمی از دانش‌آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را فهرست‌وار بنویسند. دانش‌آموزان شروع به نوشتن کردند. معلم نوشته‌های آنها را جمع‌آوری کرد. با اینكه همه جواب‌ها یکی نبودند اما بیشتر دانش‌آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند: اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و... در میان نوشته‌ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می‌خورد. معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟ یکی از دانش‌آموزان دست خود را بالا برد. معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟ دخترک جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و من نمی‌توانم تصمیم بگیرم کدام را بنویسم. معلم گفت: بسیار خب، هرچه در ذهنت است را به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم. در این هنگام دخترک مکثی کرد و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از: لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن. پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت. آری؛ عجایب واقعی همین نعمت‌هایی هستند که ما آنها را ساده و معمولی می‌انگاریم.حواسم کوجاس؟ هااااا؟
بخدا عاشق نشدم... ههفک کردم که جوابتو دادم ولی اومئم نگا کردم دیدم که ندادم... عقل و هوش رو ازم گرفتی دیگه...هههیچی آخه یکی از دوستام بلد نیست با گوشی آن بشه... گفتم شاید تو بلد باشی...نرگس تو با گوشی آن میشی؟ وایرلس؟
ما جولون میدیم یا مسولین متدین ؟؟ ههنه ما اکثر کلاسامونو تفکیک کردن... خیلی کم پیش میاد تو کلاسمون دختر باشه...
به استاد میخندیم... هه
ولی خوب تو سرسرا کسی جلودارمون نیس... هه
ببخش اشتب شد....من لفتم لالا.....شب بخیلمگه بده..؟؟ هم میخندم هم نمرمو میگیرم... ههسر کلاس که حواسم به بقیه هس بعد میام تو خونه درس میخونم... دییییاتفاقا من زرنگ کلاسم... اونا ازم جزوه میخوان... منم نمیدم.. هه
من ناراحتم؟؟؟؟ غلط کرده هر کی گفته...ههنچچچچ
پیش میاد... دیییییموقعیت سازی نمیکنم موقعیتش پیش میاد... دی
خب پ خداروشکر.
مابرویم.خدانگهدارتافرداشب.آره خوب از بیکاری که بهتره... دی
نه بابا من اهل این حرفا نیستم...
فقط زر زیادی میزنم ... موقش که برسه دست و پام میلرزه... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
