nazanin jamshidi
پسندها
3,225

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • باز می بارد باران

    باز هم می گویند :

    شیشه ی پنجره را باران شست ...

    چه کسی می داند که دلم شسته شدن می خواهد؟!

    هوس رفتن زیر باران...

    هوس خیس شدن در باران ...

    هوس پاک شدن با باران ...

    دل من در پی تو هست روان .

    دل من باز تورا می خواهد...

    دل من یاد تورا میخواهد ...

    دل من شسته شدن می خواهد...

    دل من رستن ازاین دام جهان می خواهد .

    من چنین می خواهم :

    که سکوتم لبریز از شبنم باران باشد ...
    عاشق بارانم

    باران همه غصه هایم را میشوید و مرا پاک می گرداند

    ازغمهایی که در نبودن تو پیکره مرا آلوده کرده اند

    وبه من اجازه نفس کشیدن نمی دادند

    مجنون نازنین

    من زیر این باران

    روحم را

    جسمم را

    نفسهایم را

    تطهیرمی دهم و منتظر بازگشتت می مانم:gol:
    دریا

    صبور و سنگین

    می خواند و می نوشت

    خواب نیستم

    خاموش اگر نشسته ام

    مرداب نیستم

    روزی که برخروشم و زنجیر بگسلم

    روشن شود که آتشم و آب نیستم
    با دلی خسته و رنجور سر راه تو نشستم

    به امید یه نگاهت چه بی صدا شکستم

    حالا بغضی توی گلومه

    نگاهت ارزومه

    اگه تو را نبینم

    غصه پیش رومه

    میدونم مجنون نازنینم

    در حد تو نیستم

    از تو کمترینم

    اما بذار با نگاهت دوباره جون بگیرم

    بذار با تو بمونم

    نذار بی تو بمیرم:gol:
    حسرت نگاه

    در حسرت یک نگاه تو ماندم

    اما تو باز با غرور

    نگاهت را از من بریدی

    وبا یک نگاه سرد

    من را تنها گذاشتی

    اما من برای هزارمین بار می گویم:

    " دوستت دارم"



    دلتنگم برای کسی که مدت هاست

    بی انکه باشد هر لحظه

    زندگی اش کرده ام...




    چشمان من فرش زیر پات
    مهربون نازنین
    روی چشم من قدم بگذار
    تا برایت بگویم از
    قصه عشق
    از دلدادگی
    از یه مجنون به تمام معنا
    که آرام قدم در زندگی ام گذاشت و تکیه گاهی برای من وتنهایی ام شد
    حال که به شانه اش تکیه میزنم با خود میگویم که من او ندارم...
    وباید برای خوشبخی اش سنگ تمام بگذارم
    آه مجنون نازنین از من دلگیر مباش
    که من اینجا فقط و فقط از مکنونات دلم, از احساسات قلبم با تو سخن میگویم وبس
    پس وقتی تورا دارم او رامیخواهم چه کار؟!
    یــک روز که بــــاران مـی بــــارد ..

    یــک روز که چتـــرمـان دو نـــفره شــده ..

    یــک روز که همه جــا حـسابــی خـیـس اسـت ..

    یــک روز که گــونـه هـــایــت ،

    از ســـرمـــا ..

    سرخ ِ سرخ ..

    ...

    آرام تـــر از هـــر چـه تــصـورش را کنــی ..

    آهــستـه ..

    مـی بـــوسمــت نازنین من !!!
    سلامم برای توست

    من در این دنیای مسدودی

    سلامم از برای توست

    ای دختر تنهای شب...

    راز زندگیت

    درد مشترک من است

    ای تنهاترین خواهش...

    راز گریه های تنهاییت

    خاموشی اسمان رویایت

    و ارزوهایت

    ای تنهاترین دختر احساس...
    مـنـتـــــــظـرم ...

    مـنـتـــــــظـر ِ یِک مـعـجـزه ی نـزدیـک

    نـه دور

    نـه خـیـلـی دیــر

    و نـه غـیـــر مـمـکـن.

    هـمـیـن کـه بـرگـردم

    تـــــو مـنـتـــــــظـرم بـاشـی . . .
    من همیشه منتظرم ..

    منتظرِ توئی که آمدنت ..

    نبضِ تپش هایم شده است ..

    من همیشه منتظرم ..

    منتظرِ یک نگاهِ قشنگ ..

    نگاهی که .. منظرِ نگاهم شده است ..

    منتظرِ هُرمِ دستانت ..

    دستانی که ..خیالِ لمسشان ..

    لبخندِ لبانم شده است ..

    من ..

    همیشه ..

    منتظرم ..

    منتظرِ توئی که .. هیچوقت نمی آیی ..

    توئی که در کنارِ دلم .. حتی یک لحظه هم نِمی پائی ..

    و من .. باز هم منتظرم ..

    منتظرِتوئی که نگاهت را ..

    جز در خیالاتِ قشنگِ دلم .. نمی بینم

    توئی که گرمای دستانت را ..

    ندارم .. مگر در خواب و خیالِ شیرینم ..



    بعضی وقتا چشمام به قلبم حسودیشون میشه

    چون تو همیشه تو قلبمی ولی از چشمام دوری



    ممنون گلم........از فیلمای سیاه و سفید و همینطور عکسای قدیمی خوشم میاد........
    اتو گل منی.........منم خوشحال شدم....فدات...بابای:redface:راستی اواتار نو مبارک.....قشنگه نازنین جون........عرفانیه:gol:
    حالا که رفته ای

    هیچ راهی

    مرا به جایی نمی برد

    در حافظه ام می چرخم

    همه کلید ها را گم کرده ام
    دلم می خواهد نامت را صدا کنم !

    یک طور دیگر!

    جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد !

    یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم !

    دلم می خواهد نامت را صدا کنم !

    یک طور که دلت قرص شود که من هستم ,

    یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی …!
    می گویند عشق آن است که به او نرسی...
    و من می دانم چرا ...!
    زیرا در روزگار من،
    کسی نیست که زنانه عاشق شود
    و مردانه بایستد...
    کـــاش اینقـــد کـﮧ بــراے
    دســـت زدن بــﮧ گــوشیـــت حســـاســیت داشـــتے
    بـــه تــنت هـــم داشـــتے...
    الهی.............مگه میتونن تایید نکنن.........تو نامبر وانی........باور کن.....ب خودت ایمان داشته باش.ما هم واست دعا میکنیم....از صمیم قلبم میگم عزیز من:redface:
    نازنین ینی رسما شاعر شدی رفت..........اقا من تاییدت میکنم:D
    با اجازه بزرگترا رو خوب اومدی......:biggrin:الهی واقعا؟؟؟؟؟؟باورم نمیشه ی دوست شاعر دارم........اه خدای من:redface:
    اون فرشته پاک و اون ک میگه مرا در اغوشت رها کنی رو میگم هااااااااااا........
    خیلی قشنگ و رمانتیکن.......:cry:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا