بابابزرگ تو از کجا میدونی من از حیوونا میترسم ؟D: بابا فکر کنم بهت الهام میشه چون فردای همون روز رفتم یه جا سگ داشتن از این بزرگا ..خیلی آروم بود ولی خیلیم زود پسرخاله میشد هی میومد نزدیک کله شو میاورد جلو منم همش فرار میکردم دور دوستم میچرخیدم که نزدیک من نشه ..

...دوستم میگفت میخواد بوت کنه باهات آشنا شه بزار یه لحضه پیشت باشه بعدش بیخیال میشه من جلو همه دور دوستم میچرخیدم که بهم نخوره ..خلاصه خیلی ضایه کردم کلی بهم خندیدن..

از حیوونا بدم میاد بابابزرگ حالا میفهمم بخاطر اینه که بچگیام باغ وحش داشتم ..
ماکارونی بلدم بابابزرگ منو دسته کم گرفتی آخه اونی که گفتی یه چیزی دیگه بود ..

..ضایم نکن دیگه من املتو هر وقت میخورم که حوصله غذا درست کردن نداشته باشم نهار و صبحونه نداره دیگه ..

...