تو که بارون و ندیدی گل ابرا رو نچیدی گله از خیسی جاده های غربت می کنی تو که خوابی تو که بیدار تو که مستی تو که هوشیار لحظه های شبو با ستاره قسمت می کنی
جان من دعوا نکنید
دو دقیقه اومدین با هم حرف بزنین دعوا نکنین
خب میترسیدم اشکالی نداره که
بعدشم راهنمایی بودم،اونم صدای گرگ درمیاورد و قرمز میشد ترسم داره دیگه مخصوصا که برامون از جهنمو اینا هم میگفتن معلما سر این فیلم
شب دیگه داستان داشتیم!