maryam_22
پسندها
5,020

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هی میگم خدایا شکرت واسه این ماهت اما این چند روزم یه کم زود بگذره حداقل صبحا یه کم زودتر بیدار شیم یه فعالیت مفید داشته باشیم...
    حالا من نت گردی رو کم کردم و گرنه پای نت نشستن بیشتر آدمو کسل و بی حوصله میکنه.
    تو خونه قدم میزنم و مترش میکنم به مامانم گیر میدم کتاب میخونم کشوهامو هی میریزم هی جمع میکنم...
    خلاصه اوضاع غریبیست نازنین...
    قربانت عزیزم...
    امان از این روزای گرم وقتی تکراریم میشن...
    از اول ماه رمضون که شرایط سخت ترم شده حالا جدای از برکتش و زیباییش اما برنامه ی زندگیم حسابی بهم ریخته
    شبا که تا سحر بیداریم و بعد از نماز تا میای بخوابی ساعت شده 5 و از اونور 2 یا 3 بیدار میشی کسل مثل خمیر
    بعد از افطارم تا چشم به هم میزنی ساعت شده 10 و ...
    تازه این خوبشه که نخوای بری بیرون...
    فکر کن تو این گرما بیرونم بری...اووووف...:confused:
    خدا رو شکر ایشالا همیشه خوب و شاد باشی گلم...
    یه چند روزی سرم شلوغ بود مهمون داری و این حرفها...
    دیگه شب وقت نمیکردم بیام باشگاه...
    چه خبرا؟ روزات چوطور میگذره؟ خبر خاصی نیست؟!
    با لهجه خوتمون گفتم ... میگم شیکلکاشو نیگاااااااااااا
    مهلومه شیکلکه رو دوزیدم...نه؟
    شه ضایع...
    :دییییییییی
    خودافیظیییییییییی
    ریفیخ...؟!
    موخواسّیم عرض سیمولانی بنموییم و بعد برویم بخوسبیم....چیشمانم دیه وا نیمیشه...:دی
    شبت آروم مریم ژان
    با اجاوزه/..
    دو تا کتاب درست و درمون !

    چه میدونم !

    مثلاً جامعه شناسی خودمانی نوشته حسن نراقی ! :D
    کوفته
    حالا مخسره کن تو هم ما را :دی
    اگر دیه اومدم اصن :دی
    نه خو بزار ببینم حرف حسابش چیه؟!

    ها، تا خیلی حد :دی
    نه دیگه نیدارمشون، گفتم با اون عکسا بگیرنم شلاق رو شاخشه :دی
    چه پر روئه هااا، خدا مهمونی میده بعد گرونم میکنه؟!

    ولش کن بابا، حیف یک عکسای خاک بر سری دیدم ازش تو چهره بوق نیشه اینژا گوذاشت :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا