فردین جوان
پسندها
2

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت

    دنیا کم نمیشه

    پس بخند و عاشق باش
    پاهام چرا....اینقد چپ و راست ..میره .....بی ..معرفت...هر جا ...دلش خواست ....میره/....

    عشقم کشیده اینطوری باشم.....خوبه که آدم داش مشدی باشه...


    ترانه از امید ...
    ....حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت..حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت ...والا مینوش..تمت ..با مژه بر میداشتمت ...روی چشام میذاشتمت ..کنار قرآ....ن مجید میبر...دمت ...رو آینه شمدون جها...ز مادرم ..تو تاقچه صندوقخونه میذاشتم...
    ..والا مینوشتمت و..ندیده دوست میداشتمت..به جای برکت خدا میبردمت ....تو سفره نقش قلم کار حریر سقوط....از دل و جون میذاشتمت....
    حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت.... والا مینوشتمت.... میبردمت میذاشتمت.... لای.. . برو روی بهار ....تو آب دریای شمال ....می شستمت .....میکشتمت ..به جرم بد خاطر خواهی ....توی دلم میکشتمت....به خط ...خوش... تو روزگار ....برسم یاد و یادگار تو قصه هام میذاشتمت..
    حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت..حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت..حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت..حیف که نمیشه از تو گفت از تو نوشت
    سلام... فردین جون .. منو یادت میاد..؟..دنیا خیلی کوچیکه..نه؟... از جنس حرفات حدث میشه زد ..که خود خود خودتی...نگو ..نیستی..

    من به هوای تو ...پرم ..باز ..شد....................... مرغ....دل ....من ...عاشق......پروا....ز .... شد

    به نفع دوستان....کنار کشیدن...اوج آفرینش لذت ..است...

    ..نمیدانی ...چه حسی داره ..این فردین وار بودن...ببخش بدن حساب...چه لذتی...چه آرامشی..:smile:



    [IMG]
    نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو*****عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است
    هر چه داریم همه از کرَم عباس است*****خلقت جنت حق لطف کرم عباس است




    [IMG]
    کجائید ای ..شهیدان ...خدایی...پرنده تر ز مرغان هوایی..
    کجایید ای سبک بالان عاشق...
    گلی گم کرده ام ...میجویم او را ..به هر گل میرسم ..میبویم ..او را..
    گل من ...یک نشانی در بدن داشت..یکی پیراهن کهنه...به تن داشت..... ...
    یابن الزهرا ..یا بن الزهرا...یا بن الزهرا....مهلاً مهلا...مهلاً مهلا...مهلاً مهلا..



    ان من یجیب المضطرّ اذا دعاه..و یکشف السوء....

    ای امام همام...گره افتاده در کارم ..به خود کرده گرفتارم...مرا نیز دریاب به لطف و کرمت

    مسلمانان مسلمانی زسر گیرید ..که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید.
    .
    .
    تو ز قرآن ای پسر غافل مشو... دیو ..آدم را نبیند غیر طین


    امشب صدای تیشه از بیستون نیامد ...... شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد.........
    نمیخواهم خاطره شوم و بعد فراموش ، نمیخواهم یادم در قلبت روشن باشد بعد خاموش .
    نمیخواهم بگویی که دوستم داری بعد بروی ، نمیخواهم این حرفهای پوچ را برایم بزنی .
    بودنت را میخواهم ، این که باشی ، اینکه همیشه مال خودم باشی ، نه اینکه رهگذری باشی و مدتی در قلبم باشی مرا به خودت وابسته کنی و بعد مثل یک بازیچه کهنه رهایم کنی .
    نامه رسون نگام کرد ...یواشکی صدام کرد...میدونست که ..عاشق هستم ..نامتو ..داد بدستم...
    گذاشتمش رو ..سینه..نامه رسون...ببینه....خط عزیز یاره...چیزی برام............لطف زیاد کردی...از من ..تو ..یاد کردی ...نامه ..برام ...نوشتی ...دل منو ...شاد کردی

    عشق باستانی...


    عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند .

    اگر ما (( بی دل و جان )) هستیم ؛ دست کم نسبت به زندگی چنین نیستیم ؛ بلکه ؛ اکنون با همهء انواع (( تمنیات )) روبروییم . با خشمی ریشخند آمیز در آنچه (( آرمانها )) می نامیمشان ؛ در حال غور و تامل هستیم. ما خویش را خوار می شماریم تنها از آن رو که لحظاتی وجود دارند که نمی توانیم آن انگیزش نامربوطی را که (( آرمانگرایی )) نام دارد ؛ مهار نماییم. تاثیر نازپروردگی بیش از اندازه ؛ نیرومند تر از خشم فرد بی دل و جان است .


    [IMG]
    راهی را که در زندگی برگزیده ایم می تواند برآیند بازخورد کنش دیگران ، با ما باشد . پرسش آن که :
    آیا ماخویشتن خویشتنیم ؟
    و آیا همواره باید پاسخگوی برخوردهای بد دیگران باشیم ؟
    این پرسش ها را که پاسخ گفتیم ! آزادی در ما بارور می شود .
    وپس از آن ، آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری می گردد .

    چه گونه می توان فردی رو که دوست داشت فراموش کرد ؟....دی

    سخن من همواره از مهر است و دوستی و نزدیکی ...
    اما اگر آنچه می خواهید امری آگاهانه است پس باید :
    1- به چیزهایی که دوست دارید بپردازید و اندیشه خویش را درگیر آنها کنید
    2- به میان دیگر نزدیکان خویش رفته و با آنها گفتگو کنید
    3- تمام چیزهایی که یادآور او هستند را از خود دور کنید
    4- از خود خوری و پرداختن به خاطرات گذشته دوری کنید
    5- سفر برای ایجاد خاطره های جدید ، فیلم های شاد و بازی های شادی آور را نیز فراموش نکنید
    6- از تنهایی دور باشید و به آینده خوشبین باشید
    چه سخت است دوری تو..منوچهر خان...ایرج که سهل است.....فرهادها ...و فردینها..و آرشها...را به ماتم کشانده ای با رفتنت.

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا