maryam_22
پسندها
5,020

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • با تو می شه خندید.... با تو میشه به غصه فکر نکرد..

    با تو می شه زندگی رو حس کرد... با تو میشه نفس کشید....

    با تو میشه به بدیها فکر نکرد...باتو می شه قشنگ دید...

    با تو می شه مشق صبوری کرد... کاش می شد بیشتر حست کنم

    بودنت و نبودنت هر دو اشک به چشمام میاره.....

    اون وقتهایی که تمام وجودم فقط یه لحظه دیدنت رو فریاد میکنه

    تحمل دوریت چقدر سخته عزیزم....

    شوق دوباره دیدنت روحم رو تازه تر می کنه....دستت که تو دست من بود ٫

    دنيا رو آروم حس مي کردم... آروومه ارووم

    هر جايي که باشم و در هر حالتي تو توي قلب مني..

    فقط تويي که در من جاودانه اي فقط تو......
    با عرض سلام و تبریک مجدد سال نو
    باید خدمتتون عرض کنم که بنده امسال قصد ازدواج ندارم
    سبزه هاتون رو به نیت یکی دیگه گره بزنید
    پیشاپیش سیزدتون بدر
    دشمناتون خاک به سر
    دوستاتون گل به سر
    بستگی داره به چی بگیم مثبت !!
    کچل شدن دو بی گناه !! املاء بهتر شدنه من ":D
    عید بی تو!!! .. با تو ......

    بـی تـو اینجـا همه در حبس ابــد تبعیدند *** سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
    از همان لحظه که از چشم یقین افتــادند *** چشم هــــــــای نــگران آیــــــنه تردیدند
    نــشد از ســایه خود هــم بـــگریزند دمی *** هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند
    چون بجز سایه ندیدند کسی در پی خود *** همه از دیــــدن تنهایـــی خود ترسیدند
    غــرق دریـــای تــو بــودند ولـی ماهی وار *** باز هم نــام و نشــان تو ز هم پرسیدند
    در پی دوست همه جای جهان را گشتند *** کس ندیدند در آئینه بـــه خود خندیدند
    سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است *** فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند
    تــو بیــایی همه ســاعت هــا و ثانیه هــا *** از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

    کجایی ای که دل و جانم به فدای قدمت مولا جان ....

    حلول سال نو - با تاخیر - مبارک:gol:
    می خواهم از تو بگویم

    بی آن که در جستجوی قافیه باشم

    و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم

    می خواهم از تو بگویم

    از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری

    با ساده ترین کلمات

    همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد

    می خواهم بگویم دوستت دارم

    امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم

    نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم

    و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم

    فقط ساده و با صداقت

    همراه با شاهدی صادق

    از اعماق جانی سوخته

    با چشمانی بارانی

    می خواهم بگویم دوستت دارم

    و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

    من تقدس عشقت را

    بر کرامت وجودم نشانده ام
    سلام علیکممممم...مقسی
    چطوری؟؟
    دیگه فاز عاشقیم تموم شد دیگه :دییییییییی
    خودا نکنه....ما فیدا شیم...
    انقذه ما به شوما احساس داریم....یه عالمه هاااا...[IMG]
    خوش میگذره مریمی ژونم...؟[IMG]
    خودا نکنه....ما فیدا شیم...
    انقذه ما به شوما احساس داریم....یه عالمه هاااا...[IMG]
    خوش میگذره مریمی ژونم...؟[IMG]
    غارشو نه متاسفانه اما تعریفشو زیاد شنیدم...
    خوب کاری میکنی
    برخلاف تصورات اشتباه مردمان خوبی هم داره...
    باشه ژان ژان نازم حتما عکسامو نشونت میدم
    ایشالا همیشه به خوشی و تفریح
    همه ی استانها و شهر های ایران قشنگیای خاص خودشون رو دارن... هر کی گفته جدا بی سلیقگی کرده...!
    چطور میشه شبا میای پیش من میخوابی اما منو وخت سفر مپیچونی؟!
    حتی یه خبرم نمیدی؟!
    زنجاااان... واااای خیلی قشنگه...
    من عید پارسال رفتم عزیزم
    واقعا یکی از استانهای مظلوممونه... اما زیباست[IMG]
    رخشور خانه
    گنبد سلطانیه...
    کلی عکسم گرفتم یادم باشه عکسامو نشونت بدم عشخم
    ایشالا که بهت خوچ گوذشته باشه...
    قربون قربون...
    کجا رفته بودی ژان ژان؟!
    بی من؟!
    اکشال نداره حالا این یه بار...
    مرمری من خوبه؟!
    فیدا فیدا دلم برات یه عاااالمه تنگ شده ژیگرم...!
    میخوام صد سال خالی نباشه
    والا
    بعد صد سال ادم بره مسافرت اونم بره زنجان
    جا قحطی بود؟

    هر چند نمیدونمم زنجان چطوره اما بعید میدونم جای با صفایی باشه :D
    ما تا دم کوچه هم بخواهیم بریم بهت اطلاع میدیم چش سفید

    اخه من کی خوب بودم که الان باشم؟

    حالا کجا رفته بودین؟خوش گذشت؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا