maryam_a
پسندها
334

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • رضاااااااااا:confused:(.........کلاسای اعتماد به نفس کجا میری خوووب ج داده..........)
    مرجان من شیطونم هستماااا....نیستم؟
    احسان خانواده تو منو دوست دارن من بی گناهم
    ببین مرجان همش بهم میگه عزیزم
    آوا که میگه تو زشتوی خودمی
    مریمم که همش از این شکلکا میذاره:redface:
    شیما هم که دوسم داره
    آیدا هم که عاشقمه:D
    اینجاست که میگن ..خاک تو سر ... نامادری


    من برم ..ارایشگاه ..خوشکل کنم بیا م......فعلا بای گلای تو باغچه ....

    روز خوش

    شب بایشد
    وای داداش آکل اومد ..... همگی برید کناررررررررررررررررررر

    یکی زنگ بزنه به صمد ..اونم بیاد :smile:
    احسان میخوام استراحت کنم به بروبکس بگوو برن پروف بهزاد
    حالا مرجیییییییییییییییی جون اینجااا بمونه:redface:
    خوبه .
    منم اون ...................................................................
    اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییییییییییی نفس کش.
    دارم قیصر میبینم.
    مریم خانم رضا نهههههههههههههه.......رضا پسر همسایه است ...به نود درصد خواهرها و دخترهای من ابراز علاقه کرده
    مهران حرف بزن .....

    مرجان کجاست ؟؟؟؟؟؟ ( دلمون براش تنگیده )
    رضا یه بار دیگه اسم خواهر من بیاری میام میزنم له ات میکنم .....
    چطوری دایی خوبی ؟ خواهرم خوبه ....
    مریم خانم اینجا کلی برف اومد ....نصف مراسم هاشون تعطیل کردن ..... هاهاهاهاهاهااهها
    وای احسان از خونوده رضا زن گرفتی؟؟؟؟
    این بود ارمانهای ما ؟؟؟؟؟؟

    داداش مهران چونم تا 6:30 ... بعد مقدمات خواب تا 7 شد ..بعد بیهوش افتادم وسط اتاق
    آره خوبم شووورم
    تو خوفی:redface:
    دیشب چرا خرجی نذاشته واسم این فامیلاتم که پاتوق پیدا کردن:mad:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا