fereshte.m
پسندها
5,583

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااااااام مامی.
    دارم ماست و اسفناج می خورم.
    بفرما.
    راستی بابام بیدار نشده بود.توهم زدم دیشب!!:D (بابام میگه تا وایرلس وصل نکردم اینترنت وصل نکن چون فایده نداره.و اگه ببینه وصل کردم و تا 4 صبح هم پاشم دیگه باید فاتحه خودمو بخونم:دی).
    نه هیچی.
    آخه اونی که پرسیده بودم اگه با فامیلم عضو بودم تشخیص می دادین یا نه منم فکر کردم اینو در جوابش گفتین:

    نقل قول:

    آره خب...

    تو دانشگاه کلا رفتارت چطوره؟؟؟منظورم اینه که ظاهرتو چطوری نشون میدی؟؟

    ------------------------------
    منم سوال برام پیش اومد از کجا؟؟
    مامی باییی.
    ببخشید یهو میرم.
    آخه بابام بیدار شده.

    هیچی.
    دو تا کامنت رو با هم قاطی کردم.
    بیخیالش.
    دست نیافتنی یعنی چجوری؟
    اینم حرفیه... .
    ولی من همه رو که می بینم فکر می کنم پسر باشن:دی
    مامی ساعت 4 صبح شد.بریم بخوابیم؟؟
    (هر چند که اصلا خوابم نمیاد).
    از کجا؟؟

    تو دانشگاه معمولا جدیم ولی سر جاش شوخی هم میکنم:دی
    زیاد به بقیه رو نمیدم.
    میگم یه سوال... .
    اگه من با فامیلم توی این سایت عضو میشدم شما تشخیص می دادین که پسر باشم؟؟
    نه آخه مال من یه اسم با کلاس هم هست:دی
    دردسری میکشیم تو کلاس وقتی استاد می خواد حضور غیاب کنه!!
    دعوا با کی؟؟
    خودمم مرده بودم از خنده!!
    ولی طرف هیچ کاری نمیتونه بکنه.
    آخه تمام اس هاشو دارم به عنوان مدرک:دی
    یه بار اولای ترم بود،یکی از بچه های کلاسمون مورد داشت خیلی.
    منم گفتم شماره شو از یکی گیر بیارم واسه اذیت:دی
    آقا طرفای 11 شب و اینا بود بهش اس دادم:سلام عزیزم!!
    اون:شما؟
    من:*****م!!(فامیلمو گفتم.فامیل من اسم دختره:دی).
    اون:سلام.....م.چطوری؟
    خلاصه بعد از 1 ساعت اس دادن بهش گفتم:من شارژ میخوام.
    یه 10 تومنی نداری بدی؟
    اونم واسم فرستاد!!:biggrin:
    حالا هیچی بهم میگه عزیزم میخوام صداتو بشنوم!!
    من:باشه بزنگ.
    اون با صدای گرم و مهربون:الو؟
    من با صدای گرمتر و مهربون تر:الو!!:D
    اون:ببخشید حتما اشتباه شده!!
    من:نه سینا جان.خودمم.*****م دیگه!!
    اون:تویی سعید؟؟:eek::mad:
    من::biggrin:
    بابامم همینو میگه.
    ولی گوش من بدهکار این حرفا نیست:دی
    مامی داستان اسکل کردن دوستمو برات تعریف کردم؟؟:redface:
    در هر حال آخرش یه سرنوشت که بیشتر نداره------->پاره شدن:دی
    چرا شبیهه.
    آره یکم معلوم بود.
    من موهام که بلند میشه خیلی عوش میشم.
    (الآنم خیلی ناراحتم.من موهامو میخوام:().
    پس چی.:D
    بچه زرنگ محله دیگه.(البته بعد از من:دی).
    راستی یه سوال.
    عکس واقعیم چقدر شبیه عکس کارتونیم بود؟(البته با موهای بلند تصورش کن).
    ولی من همه شو مشکی میبینم.
    کور رنگی دارم نکنه!!:biggrin:
    انکار کرد.
    اونم باور کرد!!
    واسه این که به بقیه اردنگی میزده!!:biggrin:
    البته تا حالا جرئت نکرده به داداشم بزنه... .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا