1روز تو پارک بودیم باهم.اون پسر داییشو میبینه میره پیشه اون منم نمیدونستم پسرداییشه.منم بعدش یعنی غروب اون روز رفتم جوری ب خدمت پسره رسیدم ک 3تا دندونشو شکوندم و ...!اخه اون پسره ب مینو تیکه انداخته بود من همون لحظه ک مینو از کنارم بلند شد 1قطره اشک از چشم چپم افتاد رو شلوارم.